مستشار سابق دیوان عالی كشور، در گفتگو با رادیو تهران با بیان این كه قضاوت مشكل ترین كار است، بر ضرورت بازرسی و نظارت دقیق ترِ سازمان ها و نهادهای مسؤول بر كار قضات تاكید كرد.
محمد حسین ساكت، مستشار سابق دیوان عالی كشور گفتگویی را با رادیو تهران در خصوص امر قضا و فرهنگ سازی و ضرورت بازرسی های دقیق تر سازمانها و نهادهای مسئول و اعمال نظارت های مبتنی بر فرهنگ سازی انجام داده است كه در ذیل می خوانید:
آیا الان همچنان قضاوت میكنید یا اینكه بازنشسته شدهاید؟
من در اواخر سال 88 بازنشسته شدم و در آن زمان سمت من مستشار دیوان عالی كشور بود.
بعد از چند سال كار قضاوت بازنشسته شدید؟
تقریباً 37 سال
سالهای خیلی دور و سالهای اولیه كار، نگاه شما به مردم چگونه بود؟ چطور مردم را قضاوت میكردید؟ اصلاً این كار انجام میدادید؟
شغل قضاوت را در سال سوم دبیرستان كه بودم انتخاب كردم و رشته حقوق در سال اول دبیرستان گذرانده بودم. همیشه زمانی كه در دبستان و دبیرستان بودم معروف بودم كه بین بچهها صلح و سازش برقرار كنم. از این كار كه دو نفر با هم درگیری داشتند و من بین آنها قضاوت میكردم لذت میبردم و در خصلت من بود. به همین دلیل این شغل را انتخاب كردم، به اصطلاح بینش و سنجش پیشین بود.
بعد از این همه سال قضاوت و رسیدگی به پروندههای مختلف میشود گفت كه برای یك قاضی قضاوت كار سختی است؟
واقعیت این است كه برای همه قضاوت مشكل است، قضاوت مشكلترین كار است داوری و قضاوت كار بسیار سختی است. میدانید كه قاضی و وكیل اسم خدا است، بنا بر این بسیار كار سختی است و در عینحال كه پاداش مند، بسیار سخت است و هیچ كاری در اسلام وجود ندارد كه به اندازه قضاوت پاداش مند و در عین حال خطرناك و خطر پذیر باشد.
از جهت حق الناس میفرمایید؟
چون در كار قضاوت بیشتر با حق الناس سر و كار داریم و آنچه كه مربوط به حق الله در جای خود قرار دارد؛ ولی بیشتر بیطرف باشیم و سیاستگریزی از اركان كار ما باشد. توصیه ای كه من میكنم این است كه اگر از در سیاست وارد میشود عدالت از پنجره بیرون میرود. باید تمام كسانی كه چه از مقامات بالا و تا مقامات پایین، رئیس قوه قضاییه تا دادیار كه پایینترین درجه شغلی در قوه قضاییه است باید همه بیطرف باشند. اصولاً یكی از گوهرهای اساسی و بنیادین در قضاوت بیطرفی است. حتی قضاوتهای شخصی مثل قضاوت در مورد دوستان خودتان، خویشان باید بیطرفی نشان داده شود.
وقتی كه میخواهید یك پرونده را قضاوت كنید قبل از آن حال و احوال شما چطور بود؟ آیا با خودتان خلوت میكردید با خدا حرف میزدید و مهمانانی كه پای سفره نشستهاند میخواهند بدانند در این فرصت یك قاضی برای حكم دادن چه كارهایی باید انجام دهد؟
یكی از نخستین شرایط قاضی این كه باید دانش كافی داشته باشد، اجتهاد یعنی كوشش برای رسیدن به یك حقیقت مهم، این امكانپذیر نیست مگر اینكه آن فردی كه میخواهد داوری و قضاوت كند دانش كاملی در این زمینه داشته باشد و به قوانین چیره باشد، نه تنها به قوانین بلكه به دانشهای دیگری كه وابسته به آن است.
میخواهم حال شخصی شما را بدانم كه در جایگاه قضاوت قرار میگیرید؟
شرط آن این كه اولاً با بیطرفی كامل و با بردباری تمام به تمام جزئیات پرونده با توجه به اینكه اگر طرفین دعوا حاضر هستند و حضوری صحبت می كنند، باید گوش دهد و یادداشتبرداری كند و اگر پرونده آنها را خوانده است و برگهای پرونده آنها را نگاه میكند، بادقت باید آنها را مرور كند. نظر من این است كه قضاوت درست مثل یك جراحی است. وقتی كه جراحی اگر اصولی انجام شود و هر چیزی جای خودش باشد مثل پنس، گیره، سوزن این عمل جراحی به خوبی انجام میشود. در قضاوت هم به همین صورت است و باید هر چیزی جای خودش باشد و مطالعات لازم در زمینه آن بیطرفانه انجام شود و توجه داشته باشیم كه كار خیلی سختی است.
از خداوند كمك میگیرید؟
صددر صد؛ موضوعاتی داشتیم كه من خودم هم بعضاً این توفیق را داشتم كه با وضو سر كار میرفتم. واقعاً هم خدا كمك میكرد و بعضی اوقات اتفاقاتی میافتاد كه شاید باوركردنی نباشد؛ گاهی اوقات به من الهام میشد كه این كار را انجام دهم و كار درستی است. خطرات زیادی را در این شغل از سر گذراندم؛ وقتی تصمیم گرفتم یك ضعیف یا بیپناه كه به دنبال حق بود را به حقش برسانم، خداوند در كنارم بود. هم در رژیم گذشته و هم در این زمان خطرات زیادی در كنار من بود ولی خداوند توفیق میداد كه از آن دوران بگذرم؛ آثار و بركات كار خوب در كار قضایی خودش را نشان خواهد داد.
در ساختن یك جامعه سالم؟
صددر صد نه؛ آثار اجتماعی آن به جای خود است و آثار فردی آن در خانواده هم مهم است.
در خانه شما وقتی كه میخواهند بین دو نفر قضاوت كنند بیشك به شما مراجعه میكنند درست است ؟ برای شما دختر یا پسر یا نوه فرقی نمیكند؟
مهم این است كه اشتباه قضاوت نشود. حضرت علی(ع) میفرمایند: كه این سه صفت اگر در قاضی وجود نداشته باشد، قاضی نیست. اول: اگر از او تعریف كردند، خوشش بیاید. دوم: اگر از او انتقاد كردند بدش بیاید. سوم: ترسو باشد. اگر این سه صفت در قاضی باشد، قاضی مناسبی برای قضاوت نیست.
در این سالها اگر بخواهید به عقب برگردید و پروندهها را در ذهن خودتان مرور كنید، به خودتان بگویید اگر الان بود ممكن بود كه حق به كس دیگری بدهید؟ در حالی كه اسناد و مدارك و همه چیز نشان میدهد كه آن كس مجرم است ولی قلب شما گواهی دیگری میدهد و كار را برای شما سخت میكند.
كار قضایی كار بسیار سختی است، ولی اگر بیطرفی بهاضافه دقت توأمان با هم باشد، به نظرم افقهایی به سوی آدم باز میشود؛ مهم نیست كه چه كسی خوشش بیاید. حكومت خوشش بیاید؟ كس دیگری خوشش بیاید؟ قاضی باید یك مزدور نباشد؛ مزدبر باشد و در این راه حقوق دریافت كند ولی مزدور نباشد. قاضی مزدور بسیار بد است و در همین دنیا نتیجه كارش را خواهد دید و شكی در آن نیست. در تجربههای چندین ساله اخیر وقتی نگاه میكنم میبینم موارد بسیاری وجود دارد. حدیث داریم كه روزی میآید قاضی میگوید: كاش من بین دو هسته خرما هم قضاوت نمیكردم. آن قدر قضاوت مشكل است؛ درست است. برای من گاهی پیش آمده است، نه به عنوان اینكه حق را از بین ببرم بلكه فقط گاهی برای دقت بیشتر پرونده به دست قاضی دیگری افتاد و آن قاضی متأسفانه حق را ادا نكرده است و من خودم را شرمنده میدانم و گفتم كه چرا من زودتر این كار را نكردم و كار به اینجا كشید.
من یك توصیه كنم؛ دادگاه ، قضاوت وكالت و سردفتری در جهان همیشه برجسته است؛ باید بازرسیهای مبتنی بر فرهنگ سازی وجود داشته باشد و دقت هایی كه از سوی سازمان ها و نهادهای مربوطه صورت گیرد.
پای سفره ما یك دعا بفرمایید؟
خداوند انشاءالله ما را در دادرسی منصف و بیطرف بگرداند.