دختر شهید ابومهدی المهندس گفت: من همیشه به پدرم و حاج قاسم نگاه میكردم و تصورم این بود كه اگر قرار است روزی اینها شهید شوند، میشوند، همیشه تصورم این بود كه اول پدرم شهید میشود، زیرا او بدون حاج قاسم نمیتوانست زندگی كند.
دختر شهید ابومهدی المهندس در گفتوگو با برنامه رادیویی فرمانده از رادیو تهران، با اشاره به تفكرات و روحیات اخلاقی شهید ابومهدی المهندس، گفت: تفكر و منش پدرم این نبود كه بگوید "من عراقی هستم" و مثلاً "فلانی ایرانیست" و یا اینكه "من شیعه و فلانی سنی است"، عقیده اصلی ایشان عزت و كرامت انسان بود، عزت و كرامت انسان نیز رمز ایستادگی امام حسین(ع) بود، بهطوری كه امام حسین(ع) نیز برای عزت و كرامت انسان ایستاد.
وی ادامه داد: پدرم با آمریكا قهر بود، خیلی خوشحالم كه آمریكا ایشان را به شهادت رساند، معتقدم ترامپ پدرم را شهید نكرد، او بهدست آمریكا شهید شد و حكومت آمریكا او را به شهادت رساند، او را سربازان منطقهای آن مانند داعش و رژیم صهیونیستی شهید نكردند.
دختر شهید ابومهدی المهندس افزود: در این سالها هر بار خطوط صورت، نحوه صحبت كردن، خال صورتش و دست و پاهایش را میدیدم، مطمئن بودم كه پدرم شهید میشود، چون پدرم از لحظهلحظه عمرش استفاده میكرد.
وی با بیان اینكه "بعضی فكر میكنند كه پدرم فقط سرباز نظامی بود"، گفت: پدرم كار سیاسی، نظامی، فرهنگی و انسانی انجام میداد، تمام افرادی كه در ركاب امام حسین(ع) ایستادند، در شب آخر اعلام كردند كه بعد از ایشان دیگر زنده نخواهند ماند، پدرم و تكتك شهدا این طور بودند.
دختر شهید ابومهدی المهندس اظهار داشت: پدرم برای خانوادههای الحشد الشعبی و مجروحین آنها در آخرین لحظه ایستادگی كرد، شهید ابومهدی انسانی چندبُعدی و عمیق بود، حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس با هم بودند، پدرم یك لحظه حاج قاسم را تنها نمیگذاشت.
وی به ذكر خاطرهای از همراهی شهید المهندس با سپهبد قاسم سلیمانی اشاره كرد و گفت: روزی شهیدان قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس تازه به خانه رسیده بودند و همان شب یا روز بعد، حاج قاسم تماس گرفتند و پدرم گفتند كه "من با شما میآیم"، اما حاج قاسم گفتند كه "شما تازه به خانه رسیدهاید و یك نصف روز دیگر پیش خانواده بمانید و بعد با هم به عراق میرویم"، پدرم همیشه حاج قاسم را برای رفتن به عراق همراهی میكردند.
دختر شهید ابومهدی المهندس اضافه كرد: پدرم برای همراهی حاج قاسم به هیچ كسی اعتماد نداشت، حاج قاسم برادرش بود، ایشان عموی ما بود، تنها پدرمان شهید نشده است، بلكه عمویمان هم شهید شده است، من همیشه به پدرم و حاج قاسم نگاه میكردم و تصورم این بود كه اول كدامیك از اینها شهید میشوند، همیشه تصورم این بود كه اول پدرم شهید میشود، زیرا او بدون حاج قاسم نمیتوانست زندگی كند.
وی گفت: پدرم همیشه میگفتند كه "من با افراد زیادی در این سالها تعامل و ارتباط داشتم، اما حاج قاسم، فردی پاك بود و اخلاص داشت"، حاج قاسم بهجز تمام صفتهای خوبی كه داشتند، مهمترین ویژگی رفتاری ایشان اخلاص بود، در این سالهای اخیر، حاج قاسم و پدرم خیلی شبیه هم شده بودند.
دختر شهید ابومهدی المهندس اظهار داشت: تا چند سال گذشته كسی پدرم را نمیشناخت، اما وقتی برخی در خیابان پدرم را میدیدند، او را با حاج قاسم اشتباه میگرفتند، سفیدی موهای آنها در راه جهاد هر دو مثل هم و رابطه برادریشان را نیز محكم كرده بود، هر دو مانند حضرت ابراهیم چون بتشكن بودند سوختند و وارد آتش شدند، خیابان فرودگاه بغداد بسیار تمیز و پاكیزه است، اما بعد از این اتفاق تمام دیوارها پر از تركش شده است.
وی گفت: انتظاری از مردم ایران نداریم، تفاوت در زبان و نژاد نیست، بلكه تفاوت در تقواست، یك بار از حاج قاسم خواستم كه مرا نصیحت كند، ایشان تأكید بسیاری بر تقوا داشتند، اینكه فلانی اهل كجاست و چه دینی دارد برایش مهم نبود.
دختر شهید ابومهدی المهندس اضافه كرد: پدرم وقتی به مناطقی میرفت كه فرزندان داعشیها بودند، با پیرمردها و بچههایشان صحبت میكرد، اعتقاد داشت كه اینها ربطی به جنایات داعش ندارند، پدرم بسیار شوخطبع بودند، اگر در خانه كسی غمگین بود، پدرم بسیار شوخی میكردند، گاهی پیش میآمد كه من در خانه در حال گریه بودم، محال بود پدرم مرا نخنداند، یعنی هنوز اشكهایم روی صورتم بود كه میخندیدم، در قلبش حرفهای بسیاری بود كه هیچگاه به ما بروز نداد، روزهای آخر بیشتر سكوت میكرد.
وی درباره حضور و امدادرسانی شهید ابومهدی المهندس در سیل آققلا اظهار داشت: پدرم مهندس عمران از دانشگاه صنعتی بغداد بود، دانشگاه صنعتی بغداد دانشگاه ردهاول كشور بود. مرز یك قرارداد است، ما انتخاب نمیكنیم كه پدر و مادرمان چهكسانی باشند، اما انتخاب میكنیم كه هرچه انسان بزرگتر میشود، نگاهش هم انسانیتر میشود، دیگر فكر نمیكند كه پدر، مادر، خواهر و برادر برایش اهمیت داشته باشد، بلكه انسانیت برایش حائز اهمیت میشود.
دختر شهید ابومهدی المهندس تصریح كرد: امام حسین(ع) برای زنده نگهداشتن امت جدش بهپا خاست، جدش رحمة للعالمین بود، نه رحمة للمسلمین و عرب. اسرائیل نه بهخاطر اشغالگریاش و نه بهخاطر قومیت یهودش، بلكه بهخاطر ایدهاش كه وسط منطقه قرار گرفته، میخواهد تفرقه ایجاد كند.
وی اظهار داشت: اگر صرفاً روی عربزبانی تأكید میكردیم، یك زبان مشترك عامل قدرت است، ما از این عامل مشترك بهعنوان عامل قدرت استفاده میكنیم، اما بهعنوان عامل تفرقه استفاده نمیكنیم، ما اینها را با هم جمع میكنیم تا با هم متحد و یكی شویم.
دختر شهید ابومهدی المهندس ادامه داد: در زمان سیل آققلا پدرم در عراق بودند و در الحشد الشعبی نیز جنگ با داعش تجربههای زیادی بهدست آوردند، یك فرصتی به دست آمد تا خودشان را بهتر بسازند، مهندسی نظامی، بیمارستان صحراییسازی، مراكز درمانی و روانی تأسیس و همه اینها را سازماندهی میكردند؛ ایشان بهكمك ایران توانستند ایده، ساختار و مكانیزم بنا كنند، به همین دلیل در سیل آققلا گفتند شاید برای رساندن امكانات از پایتخت سخت باشد، به همین دلیل گفتند از بصره تا خوزستان فاصلهای نیست، وقتی كنار هم قرار میگرفت میگفتند شاید سخت باشد كه از پایتخت ابزارآلات را منتقل كنند، بنابراین سیل آققلا مركز وحدت بود، پدرم اعتقاد داشتند كه در سیل آققلا میخواهند به ایران بگویند كه "شما با وجود اینكه سیلزده هستید، اما تنها نیستید."
وی در پایان خاطرنشان كرد: شهید المهندس تعریف میكرد كه در سال 2014 كه كل دنیا به عراق پشت كرد، فقط ایران از آن حمایت كرد و ایستاد، ایشان میگفت كه عراق حتی یك فشنگ نداشته است، اما اگر ایران حمایت نمیكرد، عراق هیچ نداشت.
مخاطبان در محدوده استان تهران از طریق موج اف.ام ردیف 94 مگاهرتز و ای.ام ردیف 1332 كیلوهرتز شنونده ما خواهند بود.
همچنین شنوندگان از سرتاسر كشور هم می توانند شبكه رادیویی تهران را از طریق گیرنده های دیجیتال(ست تاپ باكس) دریافت كنند.
#تهران 360
#تهران360
#تهران_360
#tehran360
#tehran_360
#tehraan360
#tehraan_360