حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: در دولتهای مختلف، تسهیلات بانكی را در اختیار افراد گذاشتهاند برای اشتغال، در حالی كه تقریبا همه آنها ناموفق بوده است، زیرا پولپاشی و بیملاحظه عمل كردن در حمایت از تولید به جایی نمیرسد.
به گزارش خبرگزاری فارس، حضرت آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در روز اول سال جدید با مردم بهصورت زنده از سیمای جمهوری اسلامی ایران سخن گفتند.
متن كامل بیانات امروز مقام معظم رهبری به شرح ذیل است:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة اللّه فی الارضین.
به همهی شما بینندگان عزیز و كسانی كه این عرایض را خواهید شنید، تبریك عرض میكنم و سخنان خود در این روز شروع سال و شروع قرن را مزیّن میكنم به نام و یاد حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) كه خود ایشان بهار دلها و طراوت دورانها است:
اَلسَّلامُ عَلَیكَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَ العِلمُ المَصبوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعداً غَیرَ مَكذوبٍ اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَقوم اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَقعُد اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَقرَاُ وَ تُبَیِّن اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَركَعُ وَ تَسجُد اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّر اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر.[1]
این سوّمین نوروزی است كه این بنده از فیض حضور در جوار بقعهی مبارك حضرت علیّبنموسی الرّضا (سلام اللّه و صلوات اللّه علیه) محرومم؛ از حضور در مقابل جمع پُرشور زائران آن بزرگوار، از مسافر و مجاور، محروم هستم؛ لذا سلامی از این دور عرض میكنیم و درودی میفرستیم. اللّهمّ صلّ علی ولیّك علىّ بن موسی الرّضا عدد ما فی علمك صلاةً دائمةً بدوام ملكك و سلطانك. اللّهمّ سلّم علی ولیّك علىّ بن موسى الرّضا علیه السّلام عدد ما فی علمك سلاماً دائماً بدوام مجدك و عظمتك و كبریائك.
**آمیختگی عید ملّی نوروز با نیایش و معنویّت**
دربارهی نوروز ایرانی در اوّل سال و این عید بهاری نكاتی وجود دارد كه گاهی عرض كردهایم؛ یك نكته كه امروز مایلم آن را عرض بكنم، آمیختگی این عید ملّی با ذكر و نیایش و دعا و معنویّت است. این [قضیّه] شاید در بین اعیاد اوّل سال در بین ملّتها چیز كمنظیری [باشد] ــ بنده البتّه اطّلاع زیادی ندارم، [امّا] بعید میدانم ــ یا كمنظیر است یا بینظیر است كه مردم عید ملّی را همراه میكنند با دعا و ذكر و نیایش و معنویّت و اظهار ارادت به ساحت پروردگار. دیشب در لحظهی تحویل سال، تقریباً همهی آحاد مردم و قشرهای مختلف، سالخوردگان، برجستگان، دانشمندان، فعّالان عرصههای گوناگون علمی ــ عرصهی موشك، عرصهی نانو، عرصهی زیستشناسی و غیره ــ تا جوانانِ وارد در اردوهای جهادی كه عید را در روستاهای دورافتاده میگذرانند و از خانوادهها دورند برای خدمت به مردم، همه و همه این لحظهی تحویل را با «یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوال» آغاز كردند؛ با خدا سخن گفتند و از خدا طلب كردند و دل خود را با یاد خدا شستشو دادند؛ این یك نكته است.
**آغاز سال با بهار؛ نشانهی ژرفاندیشی و پیام آور امید و طراوت**
یك نكته ی دیگر در باب نوروز، ذوق و سلیقهی ویژهی ایرانی است كه در آن، انسان احساس ژرفاندیشی میكند: بهار را آغاز سال خود قرار دادن. بهار مظهر امید است، پیامآور امید است؛ بهار به انسان میگوید كه خزان و برگریزان حتماً رفتنی است و طراوت و نوسازی و نوگرایی حتماً آمدنی است؛ این، خصوصیّت بهار است. یك چنین پیامی را به مردم میدهد: پیام طراوت، پیام رویش. البتّه این امید، امسال مضاعف هم بود، به خاطر همراهی با نیمهی شعبان كه روز نیمهی شعبان هم روز تولّد امید بزرگ تاریخ و امید بزرگ بشریّت است؛ و امید، منشأ همهی حركتها و پیشرفتها است. من همین جا از این فرصت استفاده كنم و این را عرض كنم: كسانی كه برای مردم سخن میگویند، پیام میفرستند، مینویسند، تلاش میكنند، هر چه میتوانند در مردم، امید ایجاد كنند؛ امید عامل مهمّ حركت، عامل مهمّ پیشرفت است. بحمداللّه خدای بزرگ برای ملّت ایران موجبات امید را هم فراهم كرده؛ زمینههای امید در بین ملّت ما و كشور ما بحمداللّه كم نیست. بگذارید دشمنان از امیدواری ملّت ایران به خشم بیایند، و انشاءاللّه امید روزبهروز در دل ملّت ایران افزایش پیدا كند.
**علّت اهمّیّت مسائل اقتصادی برای كشور**
امروز عرض ما در درجهی اوّل در زمینهی مسائل اقتصادی است كه من دیشب پیام سال را و شعار سال را عرض كردم و دربارهی آن مقداری توضیح میدهم. البتّه مطالب دیگری هم هست كه اگر وقت بود، مجال بود، انشاءاللّه عرض خواهیم كرد. علّت اینكه ما بحث اقتصادی را در این روز اوّل سال مطرح میكنیم، اوّلاً به خاطر اهمّیّت مسئلهی اقتصاد است؛ یعنی واقعاً اگر در كشور [رشد] اقتصادی همراه با عدالت به وجود بیاید، همهی زمینههای پیشرفت فعّال خواهد شد و كشور به پیشرفت واقعی خواهد رسید؛ یعنی اقتصاد یك چنین نقش محوری دارد. ثانیاً ما در این ده سال گذشته، در دههی 90، در واقع مواجه بودیم با انباشت چالشهای اقتصادی كه خب انسان بایستی از اینها به یك نحوی خلاص بشود. باید انشاءاللّه دربارهی مسائل اقتصادی درست فكر كرد، درست عمل كرد و حركت كرد تا برای ملّت وسایل آسایشی در این زمینه انشاءاللّه به وجود بیاید. بنابراین ما بحث اقتصادی را از این جهت مطرح میكنیم.
**تولید ملّی؛ مسئلهی اصلی مسئولین كشور**
در اقتصاد هم مسئلهی عمده عبارت است از تولید ملّی كه اجمالاً عرض كردیم و من در این سه چهار سال اخیر در شعار سال مسئلهی تولید را تكرار كردم و البتّه دولتها و مسئولین به قدر توان خودشان، به قدر همّت خودشان، با توجّه به شرایط بینالمللی كارهایی انجام دادند؛ آن مقداری كه توانستند كارهایی انجام دادهاند، تلاشهایی كردهاند ولیكن به نظر من امروز مسئلهی اصلی ما، مسئلهی اصلی مسئولین اجرائی كشور و كسانی كه به نحوی در این مسائل، در ادارهی كشور دخالت دارند، عبارت است از اقتصاد. خب، رویكردهای جدیدی هم انسان مشاهده میكند كه انسان را دلگرم میكند؛ یعنی اگر انشاءاللّه این رویكردهای مردمی و حضور مردمی به نحو مناسبی ادامه پیدا بكند، این دلگرمكننده است و نشانههایی برای امید بیشتری در انسان به وجود میآورد.
**علل طرح مسائل مربوط به مسئولین در فضای عمومی كشور**
یك نكته را من اینجا عرض بكنم و آن اینكه در زمینهی اقتصاد، آنچه بنده مطرح میكنم، مطالباتی كه مطرح میشود، عمدتاً خطاب به مسئولان كشور است؛ عمده در قوّهی مجریه، مقداری هم قوّهی مقنّنه و حتّی قوّهی قضائیّه و بعضی دستگاههای وابسته؛ عمدتاً خطاب به اینها است. چرا این مسائلی را كه مربوط به اینها است ما در فضای عمومی و در سخنرانیِ مردمیِ كشوری مطرح میكنیم؟ علّت این است كه خوب است مردم در فضای عمومی مسائل اقتصادی و سیاستهای اقتصادی قرار بگیرند، مطالبات این حقیر را هم بدانند و از مسئولینی كه به این مسائل اقدام میكنند و فعّالیّت میكنند حمایت كنند، پشتیبانی كنند. البتّه وظایفی هم بر عهدهی خود مردم است كه حالا من امروز كه [مطالبی] عرض میكنم در مورد اقتصاد دانشبنیان، كاملاً روشن میشود كه یك كارهای مهمّی هست كه خود مردم، بخصوص خود جوانها بایستی انجام بدهند. و البتّه این گفتار عمومی شاید موجب میشود كه دستگاهها هم پشتیبانی بیشتری و بهتری از این مسائل بكنند.
**حركت به سمت اقتصاد دانشبنیان؛ عامل اصلاح و رشد اقتصاد كشور**
حرف امروز من این است كه برای رشد اقتصاد كشور و اصلاح امور اقتصادی كشور، به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حركت بكنیم؛ خلاصهی عرض امروز ما این است. «اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینكه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و كاملی داشته باشد در همهی عرصههای تولید. «همهی عرصههای تولید» كه عرض میكنیم، یعنی حتّی انتخاب آن كار تولیدی؛ چون لزومی ندارد كه انسان همهی كارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن كار تولیدی هم [باید] برخاستهی از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است كه در همهی عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد. اگر ما این سیاست را دنبال كردیم و دانش را پایه و زمینهی اقتصاد كشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم ــ كه بعد عرض میكنم ــ منافع زیادی برای كشور و برای اقتصاد كشور خواهد داشت: هزینهها را كاهش میدهد؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان موجب كاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد كه امروز یكی از مشكلات ما كاهش بهرهوری است؛ كیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میكند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده كنیم، در داخل كشور هم همین جور؛ یعنی در داخل كشور هم، ولو ما در مورد واردات هم خیلی تعرفه نگذاریم و واردات سرازیر بشود، وقتی محصول داخلی كیفیّت بهتری داشت، قیمت ارزانتری داشت، مردم طبعاً به آن اقبال میكنند؛ یك چنین خصوصیّاتی در تولید دانشبنیان وجود دارد.
**ضرورت بهكارگیری شركتهای دانشبنیان در بخش كشاورزی**
من اگر بخواهم از باب نمونه مثال بزنم، مسئلهی كشاورزی را مثال میزنم كه متأسّفانه بخش كشاورزی از عرصه دانشبنیان یك مقداری دورتر از بخشهای صنعت و خدمات و مانند اینها است. اگر ما در كشاورزی، شركتهای دانشبنیان را افزایش بدهیم و دانش را در مسئلهی كشاورزی بهكارگیری كنیم، میتوانیم در امر اصلاح بذر ــ كه خیلی در تولید محصول كشاورزی مهم است ــ در مورد آبیاری نوین، در مورد شیوههای جدید تولید، در مورد بهرهوری بهتر از آب و خاك ــ كه آب و خاك دو محصول ارزشمندند كه قبلاً هم اشاره كردیم ــ[2] میتوانیم حدّاكثر استفاده را بكنیم، بهرهوریمان را افزایش بدهیم و اینها را اصلاح كنیم. وقتی كه در كشاورزی توانستیم این پیشرفتها را به وجود بیاوریم و تحوّل جدّی ایجاد بكنیم، این موجب میشود كه اوّلاً امنیّت غذائی كشور حاصل بشود و به دست بیاید، یعنی كشور از لحاظ مسائل غذائی هیچ وقت دچار مشكل نشود، هیچ نگرانیای وجود نداشته باشد؛ ثانیاً درآمد كشاورزان افزایش پیدا كند؛ خیلی خوب است كه درآمد كشاورزان ما افزایش پیدا بكند و به كشاورزی دلگرم بشوند و ادامه بدهند، [كه این] محصول فوقالعاده باارزشی است؛ همچنین معضل كمبود آب را میشود حل كرد. در كشور ما آنچه معروف است و آنچه به طور معمول گفته میشود ــ كه بنده البتّه نظراتی در این زمینه دارم ــ این است كه ما دچار كمبود آب هستیم؛ خب اگر كشاورزی ما دانشبنیان شد، مشكل كمبود آب هم حل خواهد شد. مثلاً در باب كشاورزی این را من به عنوان نمونه ذكر كردم.
**مزایای دانش بنیان كردن بخشهای مختلف**
در همهی بخشهای دیگر هم ــ چه بخشهای مربوط به تولید، چه بخشهای مربوط به خدمات ــ همین بركات وجود دارد؛ یعنی حجم محصول افزایش پیدا میكند، كیفیّت بالا میرود، قیمت تمامشده كاهش پیدا میكند؛ در واقع دانشبنیان كردن تولید، بهرهوری فعّالیّتهای اقتصادی را ارتقاء میدهد؛ این امر مهمّی است، یك نقطهی حسّاس و اساسیای است. همان طور كه قبلًا اشاره شد، یكی از مشكلات كشور كاهش بهرهوری است؛ یعنی به تناسب آن مقداری كه هزینه مصرف میكنیم، از این هزینهمان بهرهبرداری نمیكنیم؛ در بخشهای مختلف همین جور است؛ بهرهوری در كشور كم است. من به مردم عزیزمان راجع به شدّت [مصرف] انرژی در همین سخنرانی اوّل سال، چند سال قبل در مشهد[3] عرض كردم كه آن مقداری كه ما برق مصرف میكنیم، به اندازهی متناسب با این مصرف استفاده نمیكنیم؛ در دنیا به طور متوسّط از ما جلو هستند؛ ما در زمینهی بهرهوری عقبیم. و در موضوعات دیگر هم همین جور است. اگر چنانچه ما به سمت دانشبنیان حركت كردیم، این معضل مهمّ اقتصادی حل خواهد شد.
**تقویت تولید؛ تنها راه پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشكل فقر **
خب در باب دانشبنیان كردن تولید بحثهای فنّیای وجود دارد كه بنده اهل تخصّص آن هم نیستم، البتّه اطّلاعاتی هست لكن لزومی ندارد آنها را در این جمع مردمی مطرح بكنم؛ اینها را مسئولان كشور، متخصّصان این كا ر بایستی در جمعهای مرتبط با این مسئله مطرح كنند، دنبالگیری كنند تا انشاءاللّه این قضیّه به شكل خوبی حل بشود. من فقط به طور خلاصه عرض میكنم كه رسیدن و دست یافتن به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشكل فقر در كشور ــ كه ما مشكل فقر و استضعاف مالی را در كشور بخواهیم حل كنیم ــ فقط از مسیر تقویت «تولید» میگذرد؛ اگر ما تولید را تقویت كردیم كه تقویت آن هم به همین دانشبنیان بودن است، این مقصود بزرگ انشاءاللّه حاصل خواهد شد.
**ضرورت و توانایی افزایش شركتهای دانشبنیان در كشور**
دو مطلب لازم را باید اینجا در این زمینه عرض بكنم كه متناسب با این مسئلهی شركتهای دانشبنیان است.
یك مطلب این است كه ما شركت دانشبنیان داریم لكن باید افزایش پیدا كند. مطلب دوّم هم راجع به این است كه این كار را میتوانیم بكنیم. ما در حال حاضر قدری كمتر از 7000 شركت دانشبنیان داریم. تقریباً حدود 6600 یا 6700 شركت دانشبنیان در كشور وجود دارد كه از اینها نزدیك به 4500 [مورد]شان شركتهای تولیدیاند؛ بقیّه خدماتی و از این قبیل هستند. این تعداد حدود 300 هزار اشتغال مستقیم ایجاد میكند، كه خب نسبتاً رقم قابل توجّهی است. البتّه آن كسانی كه بنده سؤال كردم از آنها و پاسخ دادند، گفتند بیش از 300 هزار است؛ حدس میزنند مثلاً 320 هزار اشتغال مستقیم در این سال 1400 كه گذشت ایجاد كرده؛ اشتغال غیر مستقیم خیلی بیشتر از اینها است. من پرسیدم كه در 1401 چقدر میشود این مقدار را افزایش داد و تعداد این شركتها را بیشتر كرد؟ به من گفتند حدّاكثر سی درصد. بنده قانع نیستم؛ من معتقدم سی درصد آن رقمی نیست كه برای كشور مطلوب باشد و مورد نیاز كشور باشد و به نیازهای كشور جواب بدهد. توقّع من از مسئولین این است كه صد درصد افزایش پیدا كند، یعنی شركتها دو برابر بشود. بنابراین 300 هزار اشتغال مستقیم تبدیل خواهد شد به 600 هزار اشتغال مستقیم در سال 1401.
**ضرورت افزایش شركتهای دانشبنیان برای تأمین كالای اساسیِ غذائی**
البتّه این [كار] موجب این نشود كه ما یك شركتی درست كنیم و اسمش را بگذاریم دانشبنیان، در حالی كه دانشبنیان نباشد؛ نه، حقیقتاً شركتهای دانشبنیان [درست شود]؛ باید همّت كنند مسئولین ما و این كار را انجام بدهند؛ بخصوص در بخشهایی كه عقبترند، مثل همین بخش كشاورزی كه عرض كردیم. شركتهای دانشبنیان در بخش كشاورزی، چهار درصدِ همهی شركتهای دانشبنیان ما است. چهار درصد از این شركتها مربوط به بخش كشاورزی است كه بخش كشاورزی این همه هم حائز اهمّیّت است، كه من اشاره كردم. مسئلهی كشاورزی مهم است، مسئلهی دامداری بسیار مهم است و كشور در محصولات پایهی غذائی بایستی به امنیّت كامل و به خودكفائی لازم حتماً دست پیدا كند. ما بایستی در مورد گندم، در مورد خوراك دام ــ ذرّت، جو، امثال اینها ــ و موادّ اصلی تولید روغن به خودكفائی برسیم. باید در ذرّت، در جو، در بقیّهی چیزهایی كه كالاهای اساسی نامیده میشود، حتماً به خودكفائی برسیم؛ و میتوان این كار را كرد. كشور بزرگ است، زمینههای زیادی هست، ما دشتهای حاصلخیز زیادی داریم. در بخشهای مختلف كشور دشتهای حاصلخیز داریم، اگر روی اینها كار كنیم، كه بنده در چند سال قبل از این[4] در مورد خوزستان یك اقدامی را تشویق كردم، تحریص كردم، كه در مورد خوزستان و مقداری در ایلام انجام گرفت، مقداری در سیستان انجام گرفت. البتّه آن مقداری كه خواسته بودیم و قول داده شده بود، نشد امّا خب یك مقداری خوب بود. میتوان این را توسعه داد، میتوان این كار را انجام داد؛ ما دشتهای حاصلخیز خوبی داریم، این دشتها را باید صرف كنیم برای [تأمین] كالاهای اساسی.
**لزوم تهیّه و تأمین كالای اساسی در درجهی اوّل**
من این را عرض بكنم؛ رئیسجمهور محترم، جناب آقای رئیسی به من میگفتند كه در یكی از سفرهایی كه ایشان به خارج از كشور داشته، مسئولین آن محل به ایشان میگویند كه شما هر چه هندوانه و گوجهفرنگی و امثال اینها داشته باشید و تولید كنید، ما از شما میخریم؛ ایشان با تعجّب میگوید كه شما خودتان زمین دارید، آب دارید، این همه امكانات كشاورزی دارید، زمین حاصلخیز دارید، چطور میخواهید از ما هندوانه و مثلاً گوجهفرنگی بخرید؟ او میگوید نه ما این زمینها را صرف گوجهفرنگی و هندوانه نمیكنیم؛ این زمینها مال گندم است، مال ذرّت است، مال علوفه است؛ این [حرف] درست است. البتّه بنده نمیگویم هندوانه یا مثلاً فرض كنید كه سبزی و گوجه و این حرفها نكاریم؛ همهی اینها لازم است، لكن ما بایستی از این امكاناتی كه در كشور وجود دارد، در درجهی اوّل موادّ غذائی مهم و اساسی، كالاهای اساسی را [تولید كنیم]؛ بایستی بیشترین امكان كشور را از اینها بتوانیم تهیّه كنیم.
**لزوم اصلاح مصرف در بخش كشاورزی به عنوانِ وابستهترین بخش به واردات**
این را هم من عرض بكنم، مردم عزیزمان بدانند اینكه این قدر ما در نان اسراف میكنیم، چقدر نان دور ریخته میشود، اینها بدانند كه بخش كشاورزی ما متأسّفانه جزو وابستهترین بخشهای كشور به واردات است؛ جزو وابستهترین بخشهای كشور به واردات بخش كشاورزی است؛ و بیش از حد [هم] هست؛ كه این حتماً بایستی تعدیل بشود و البتّه مبارزه با این وابستگی هم خیلی كار سختی است؛ چون عدّهای از این واردات موادّ كشاورزی از خارج، منافع بسیار بزرگی دارند؛ میایستند. چند سال قبل از این، من به یكی از این وزرای كشاورزی در مورد "كلزا" كه یكی از موادّ اوّلیّهی تولید روغن نباتی است، گفتم این را دنبال كنید؛ ایشان ــ حالا تفصیلاتی دارد خلاصهاش این بود كه ــ [گفت] نمیگذارند؛ میگویند ما بایستی موادّ اوّلیّهی روغن را وارد بكنیم؛ یعنی نمیگذارند؛ شاید از عناصری هم در داخل وزارت، در داخل دستگاههای دولتی استفاده هم میكنند تا كارشكنی بشود؛ [امّا] باید ایستاد، یعنی كار سختی است امّا این كار سخت را حتماً بایستی انجام بدهند.
خب پس مطلب اوّلی كه گفتم دو مطلب را میخواهیم عرض بكنیم، این است كه تعداد شركتهای دانشبنیان در مقایسهی با نیازهای كشور كم است و باید افزایش پیدا كند، بخصوص در زمینهی كشاورزی و البتّه در همهی زمینههای دیگر؛ مسئولان باید همّت كنند و همّت مسئولان هم به این است كه حمایت كنند؛ چون شركتهای دانشبنیان مال مردم است؛ مردم، جوانها این شركتها را تشكیل میدهند لكن دستگاهها بایستی از اینها حمایت بكنند؛ حمایت عمدتاً به این است كه محصولات اینها را بخرند، استفاده كنند یا اگر امكاناتی لازم دارند، به آنها امكانات را بدهند. البتّه در گزارشی كه به من داده شد، وزارتخانههایی كه این كمك را میكنند، اسم آوردهاند؛ و وزارتخانههایی [هم] كه كمك نمیكنند و باید بكنند، آنها را هم مشخّص كردهاند كه حالا اینها را بایستی خود دولت محترم و رئیسجمهور محترم رسیدگی كنند؛ اینها خیلی به ما ارتباط پیدا نمیكند.
به هر حال میتوان تعداد شركتهای دانشبنیان هر بخشی را یك شاخصی برای پیشرفت آن بخش در دولت دانست. مثلاً اگر چنانچه ما دیدیم شركتهای دانشبنیان در مثلاً زمینهی نفت و گاز و این صنایع پاییندستی اینها افزایش پیدا كرده، مِن باب مثال نمرهی بالایی به وزیر نفت بدهیم؛ یا اگر عكسش بود، بعكس. این به نظرم یكی از شاخصها است. این مطلب اوّل كه باید شركتهای دانشبنیان افزایش پیدا كند.
مطلب دوّم اینكه این كار بحمداللّه ممكن است، این كار ممكن است؛ نگویند كه شما بایستی مثلاً فرض كنید كه محاسبه كنید امكانات را؛ بله، امكانات لازم دارد لكن مهمترین امكانات، نیروی انسانی است؛ ما از لحاظ نیروی انسانی خیلی دستمان باز است. من به شما عرض بكنم تعداد زیادی از عناصر تحصیلكردههای سطح بالای ما، یك درصد بالایی ــ كه این درصد را به من گزارش كردهاند ــ از كسانی كه تحصیلكردههای سطح بالا هستند، در رشتههای غیر تحصیلی خودشان مشغول كارند؛ چرا؟ میتوان اینها را در آن رشتههای خودشان مشغول كار كرد، به اینها كمك كرد، پشتیبانی كرد تا بتوانند شركتهای دانشبنیان را تشكیل بدهند؛ البتّه باید شناسایی كرد، باید دنبال كرد. ما افرادی داریم كه امروز در كارهای بزرگ پیشرفت دارند؛ در حوزهی فنّاوریهای هستهای، در مورد داروهای نوتركیب، در مورد فنّاوری نانو، در مورد فنّاوریهای زیست ــ زیستفنّاوری ــ در مورد سلّولهای بنیادی؛ اینها كارهای بزرگی است؛ ما در این زمینهها این همه افراد برجسته داریم؛ خب این افراد برجسته را در زمینههای گوناگونِ دیگر هم میتوان سراغ گرفت و پیدا كرد و حتماً وجود دارند و نیروهای متخصّص جوان در كشور ما بحمداللّه یكی از ثروتهای بزرگ یا شاید بزرگترین ثروت موجود این كشور است كه بحمداللّه وجود دارد و میشود از دانش اینها، از همّت اینها، از نیروی جوانی اینها به نفع ثروتمند كردن كشور استفاده كرد.
البتّه اینها بحثهای مربوط به شركتهای دانشبنیان بود و دانشبنیان كردن تولید بود؛ بحث اشتغالآفرینی را هم من ذكر كردم كه آن هم خیلی مهم است. اشتغالآفرینی با همین شركتهای دانشبنیان به دست خواهد آمد؛ یعنی اگر ما به معنای واقعی كلمه بتوانیم این شركتها را تولید كنیم و به وجود بیاوریم كه در این زمینه دچار خطاهایی كه گاهی در گذشته شدهاند نشویم، اشتغال هم زیاد خواهد شد. گفتم خطاهای گذشته؛ ما در دولتهای مختلف طرحهایی با نامهای گوناگون داشتیم كه تسهیلات بانكی را در اختیار افراد بگذاریم برای اینكه تولید بالا برود؛ تقریباً همهی این طرحها ناموفّق بود؛ همهی این طرحها ناموفّق بود. پولپاشی كردن و بیملاحظه اقدام كردن به جایی نخواهد رسید؛ باید [این] كار خیلی با دقّت و مطالعه و درست انجام بگیرد و فعّالیّت شركتهای دانشبنیان به صورت زنجیرهای شكل پیدا بكند. البتّه این را هم من در ذهن داشتهام كه بعضی از تصمیمهای اخیری كه گرفته شده در مراكز تصمیمگیری ممكن است به برخی از شركتهای كوچك و متوسّط كشور ضربه بزند؛ نباید دولت اجازه بدهد و بانكها اجازه بدهند كه این ضربه وارد بشود؛ البتّه این [نكته] هست كه به این بایستی توجّه كنند.
توصیه هایی در باب اقتصاد:
1) گره نزدن اقتصاد كشور به رفع تحریمها
خب موضوع اقتصاد را به صورت طولانی عرض كردیم كه مهم هم هست. من سال گذشته در سخنرانی اوّل سال١ این مطلب را مطرح كردم كه اقتصاد كشور را با مسئلهی تحریمهای آمریكا یا امثال اینها گره نزنند؛ نگویند تا تحریم هست همین است؛ نه، با وجود تحریم آمریكاییها هم میشود در زمینهی اقتصاد پیشرفت كرد. خوشبختانه سیاستهای جدیدی كه در كشور وجود دارد، نشان داد كه این حرف درست است و همین كار را كردند؛ با وجود تحریمهای آمریكایی، هم میشود تجارت خارجی را رونق داد و افزایش داد كه افزایش پیدا كرد، هم میشود وارد قراردادهای منطقهای شد كه بحمداللّه دولت توانست و وارد شد، هم میشود در قضیّهی نفت و برخی دیگر از مسائل اقتصادی به پیشرفتها و ارتقاهایی دست پیدا كرد، به وضعیّت بهتری رسید كه بحمداللّه اینها اتّفاق افتاده، با اینكه تحریم آمریكا هم سر جایش هست. البتّه بنده به هیچ وجه نمیگویم كه دنبال رفع تحریم نباشیم؛ نه، بارها هم گفتهایم كسانی كه دارند تلاش میكنند و كار میكنند در این زمینه، اشكالی ندارد، دنبال كنند؛ لكن اساس قضیّه این است كه جوری حركت كنیم، كشور را جوری اداره كنیم كه تحریمها نتواند ضربهی اساسی و مهمّی به آن بزند. حالا تحریم ممكن است یك خدشههایی ایجاد بكند امّا نتواند یك ضرر بزرگ و زیان بزرگی را به اقتصاد كشور بزند؛ این به عهدهی مسئولین است كه بایستی انشاءاللّه این را انجام بدهند. من امسال هم همان توصیه را میكنم، امسال هم عرض میكنم كه [مسائل كشور] به تحریم گره زده نشود.
2) لزوم استفاده از درآمدهای نفتی برای تحكیم زیرساختها و بنیانهای اقتصادی كشور
امسال یك توصیهی اضافه هم دارم؛ چون گفته میشود كه حالا مثلاً قیمت نفت گران شده، درآمدهای نفتی افزایش پیدا كرده، خب حالا با این افزایش درآمدهای نفتی چه كار میخواهیم بكنیم؟ دو جور میشود حركت كرد: یكی اینكه نگاه كنیم بگوییم خب درآمد ارزیمان زیاد است، واردات را افزایش بدهیم، مردم رفاه پیدا كنند، آسایش پیدا كنند و مانند اینها؛ این [نگاه] البتّه ظاهر خوبی دارد، [امّا] باطن بسیار بدی دارد؛ این ضایع كردن سرمایههای اساسی كشور است. یك راه دیگر هم این است كه ما از درآمدهای نفتی برای زیرساختهای كشور، برای كارهای اساسی كشور استفاده كنیم؛ بنیانها را محكم كنیم كه اقتصاد ریشهدار بشود در كشور و بتوانیم از آنها استفاده كنیم. این راجع به مسائل اقتصادی.
**حقّانیّت و صدق تصمیم ملّت ایران در مواجهه با استكبار**
امّا راجع به دیگرِ مسائل. خب دنیا خیلی مسئلههای زیادی دارد و ما هم با مسائل عالم مواجه هستیم؛ در زمینههای مختلف، بایستی فكر كنیم و تدبیر كنیم، تصمیمگیری كنیم، حركت كنیم و عمل كنیم. ملّت ما وقتی به قضایای جاری امروز عالم نگاه میكند، وقتی شما نگاه میكنید به آنچه در دنیا دارد اتّفاق میافتد، حقّانیّت ملّت ایران را و صدق ملّت ایران را در مقابلهی با جبههی استكبار از همیشه روشنتر و آشكارتر میبینید. انتخاب ملّت ما در مقابلهی با استكبار تسلیم نبود، ایستادگی بود، عدم وابستگی بود، حفظ استقلال بود، تقویت درونی نظام و ملّت و كشور بود؛ اینها تصمیمات ملّی است؛ این درست بود. وقتی نگاه میكنیم به قضایای عالم، میبینیم این [تصمیم] درست است. شما به قضایای افغانستان مراجعه كنید، ملاحظه كنید، نگاه كنید، كیفیّت خروج آمریكاییها [را ببینید]؛ اوّلاً بیست سال در افغانستان ماندند و چه كردند در این كشور مظلوم مسلمان؛ بعد هم چه جور بیرون رفتند و چه مشكلاتی را برای مردم به وجود آوردند؛ و اموال ملّت افغانستان را هم به آنها نمیدهند! این افغانستان است؛ آن اوكراین است كه رئیسجمهورش خطاب به غرب ــ كه خود غربیها و دولتهای غربی او را سر كار آوردند ــ چه لحن تندی را به كار میبرد؛ این قضایای یمن است و بمباران هرروزهی مردم مظلوم و واقعاً مقاوم یمن؛ این كارهای عربستان است كه در یك روز هشتاد نفر را گردن بزنند! هشتاد جوان را، حتّی نوجوان را ــ آن طور كه خبرهایش رسید ــ این قضایا را وقتی انسان نگاه میكند، احساس میكند كه در دنیا چه ظلمی حاكم است؛ چه ظلمتی حاكم است در دنیا؛ دنیا دست چه گرگهای خونخواری است.
**حقكُشی و ادّعای حقوق بشر غربیها!**
در ماجرای اوكراین، نژادپرستی غرب را همه دیدند. قطار پناهندگانی را كه دارند از كشور و زیر مثلاً مشكلات جنگ فرار میكنند نگه میدارند، برای اینكه سیاهپوست را از سفیدپوست جدا كنند و سیاهپوست را پیاده كنند. صریحاً در رسانههایشان اظهار تأسّف میكنند كه این دفعه جنگ در خاورمیانه نیست، در اروپا است. یعنی اگر جنگ و خونریزی و برادركشی در خاورمیانه ــ البتّه در مناطق به قول آنها خاورمیانه ــ و در اینجاها باشد اشكال ندارد [امّا] در اروپا كه باشد اشكال دارد. این نژادپرستی به این وضوح، به این روشنی! صریحاً این جور حرف میزنند، صریحاً این جور اظهار میكنند. در دنیا ظلمهایی در كشورهای مطیع آنها اتّفاق میافتد، مطلقاً صدایی از آنها بیرون نمیآید و در عین حال با این همه ظلم و با این همه ستمگری، با این همه ظلمتآفرینی ادّعای حقوق بشر هم دارند و با ادّعای حقوق بشر از كشورهای مستقل باجخواهی میكنند، باجگیری میكنند، تهدید میكنند؛ ملّت ایران این قضایا را دارد با چشم باز میبیند؛ البتّه همهی دنیا دارند مشاهده میكنند و میبینند و امروز به نظر ما یكی از رسواترین و فاشترین مقاطع دوران معاصر در زمینهی ظلم و تجاوز و استكباری است كه متأسّفانه طواغیت عالم در حال انجام دادن آن هستند و مردم دنیا میتوانند مستقیماً این ظلم را مشاهده كنند و ببینند كه چه كسانی سرنوشت دنیا را در دست دارند!
**همدلی و همافزایی مردم و مسئولین و مردم با مسئولین؛ وظیفه امروز آحاد جامعه**
البتّه ما ملّت ایران شیوهی كار خود را در این سالهای متمادی روزبهروز ارتقا بخشیده و جدّی و منطقی و با مبنا پیش رفته. امروز ما بیش از همیشه احتیاج داریم به كار، به تلاش، به جدّیّت. بیش از همه بخصوص احتیاج داریم به همدلی، به همافزایی؛ همدلی و همافزایی میان ملّت عزیزمان، اتّحاد و اتّفاق كلمه. همچنین احتیاج داریم به همافزایی و همدلی روزافزون مسئولان كشور؛ باید به هم كمك كنند. كسانی هستند كه در خطوط مقدّم حركت میكنند؛ دیگران باید به آنها كمك كنند، از آنها پشتیبانی كنند و قوای سهگانه، نیروهای مسلّح و دیگران در بخشهای مختلف بایستی به همدیگر كمك كنند، همدلی با هم داشته باشند و ملّت هم با مسئولان كشور به معنای واقعی كلمه همدلی داشته باشد، از آنها حمایت كند و كمك كند.
**حبّ نفْس؛ عامل عمدهی اختلافات و تنازعها میان آحاد جامعه**
خب گاهی انسان تنازعهایی مشاهده میكند بین آحاد ملّت یا بین بعضی مسئولین با یكدیگر یا بین مسئولین و آحاد ملّت، غالباً پوچ؛ انسان نگاه میكند، غالباً برخاستهی از تخیّلات و توهّمات و در مواردی از بیتقوایی. امام (رضوان اللّه علیه) غالباً در آن دورهی دههی 60 كه خب اختلافات زیادی هم بین مسئولین وجود داشت، ایشان در سخنرانیها، تقریباً همیشه تكرار میكردند كه این اختلافات ناشی از حبّ نفْس و هوای نفْس است؛ واقعاً همین جور است. خیلی از این مناقشهها و از این تنازعها ناشی از حبّ به نفْس و بیملاحظگی و بیتقوایی و مانند اینها است؛ اینها را باید كنار بگذاریم و نبایستی بسیج عمومی ملّت ایران را در راههای صلاح ــ چه راههای علمی، چه راههای عملی، چه راههای مقاومتی، چه راههای خدمات اجتماعی؛ در همهی اینها ــ با این تنازعها تخریب كرد كه فرمود: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذهَبَ ریحُكُم؛١ كه اگر تنازع كردیم، اینها پیش میآید.
امیدواریم انشاءاللّه خداوند متعال ملّت ایران را روزبهروز دلشادتر، موفّقتر و سعادتمندتر بكند و مسئولین دلسوز را، آن كسانی كه واقعاً برای ملّت دل میسوزانند، برای ملّت میخواهند كار كنند، دنبال رضای الهی هستند، روزبهروز توفیقاتشان را افزایش بدهد و به آنها كمك كند و انشاءاللّه همهی شما عزیزان، همهی ملّت ایران مشمول ادعیهی زاكیهی حضرت بقیةاللّه (ارواحنا فداه) باشید و خداوند انشاءاللّه روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش محشور كند؛ ارواح طیّبهی شهدای عزیز را و شهدای برجستهی كشور را ــ [هر چند] آحاد شهدا، همهی شهدا برجستهاند؛ بنده میخوانم احوال و آثار شهدای مختلف را؛ كسانی كه نام اینها را هم خیلیها نشنیدهاند، انسان میبیند واقعاً انسانهای برجستهای هستند ــ خدا انشاءالله با شهدای صدر اسلام محشور كند.
والسّلامعلیكمورحمةاللّهوبركاته