مجری برنامههای رادیویی از حس خود نسبت به این رسانه و تفاوت اجرا در رادیو و تلویزیون میگوید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران به نقل از خبرگزاری آنا، نیما اعتصام، مجری برنامه های رادیویی از اولین تجربههای حضورش در استودیوهای رادیویی و تفاوت بنیادین میان اجرا در رادیو و تلویزیون سخن گفت.
وی با تأكید بر اینكه «رادیو خانه است»، حس عجیبی از دلبستگی و مغناطیس را در این رسانه توصیف كرد كه حتی با وجود تغییرات شغلی متعدد، همچنان او را در مسیر خود نگه داشته است. اعتصام همچنین به اهمیت صداقت در اجرا، تعادل میان فن بیان و احساس، و چالشهای اجرای زنده در موقعیتهای حساس پرداخت.
از مسابقه پارك ساعی تا كشف خانه در رادیو
اعتصام در ابتدای سخنانش به خاطرات نخستین حضور خود در رادیو اشاره كرد و گفت كه صدای او اولین بار به عنوان شركتكننده در مسابقه «پارك ساعی» رادیو ایران شنیده شد. او آن لحظه را «اتفاق عجیب خوبی» دانست كه برق استودیوی شماره یك ساختمان شهدای رادیو او را گرفت و عشق این فضا كماكان در او باقی است.
اعتصام كه پیش از این اجراهایی در شبكههای سه و دو تلویزیون را تجربه كرده بود، تأكید كرد كه رادیو به او فهماند كه «اینجا خانه است، واقعاً رابطه نیست.» او این رسانه را دارای «مغناطیسی عجیب و غریب از علاقه و دلبستگی» دانست كه بینظیر است. اعتصام با اشاره به اینكه شاید حدود دو هزار شغل را در زندگیاش عوض كرده، اذعان داشت كه آنچه در رادیو در او شكل گرفت، كاملاً متفاوت و جذاب بود و باعث شد تا بدون ادعا، این حس و عشق را با افتخار ادامه دهد.
معنا در برابر مسئولیت؛ نقش گوینده در انتقال مفاهیم
زمانی كه بحث به معنای عمیقتر رادیو در مقایسه با مسئولیتهای شغلی رسید، اعتصام تصریح كرد كه رادیو قطعاً معنا دارد؛ زیرا دنیایی كه با مخاطب ساخته میشود، تنها باید «معنا را منتقل كند». او مسئولیتها را متوجه مدیران و بالادستیها دانست كه با شناخت درست موقعیت روز، انتقال مفاهیم درست و صلاح جامعه را به عهده دارند.
تكنیك اجرا: تمرین، تمركز، تكرار و صداقت
زمانی كه بحث به تعادل میان فن بیان و احساس واقعی در قرائت متن رسید، اعتصام با عذرخواهی بابت گرفتگی صدایش، تنها راه را «تمرین» دانست. او برای یك اجرای خوب، چهار «ت» را ضروری دانست: تمرین، تخیل، تمركز، و تكرار. این مجموعه به گفته او باعث میشود كه حس لازم به مخاطب منتقل شده و در نهایت جزئی از وجود گوینده شود.
اما در تعریف «صدای خوب»، او بر صداقت تأكید كرد: «قطعا صدا با صداقت.» اعتصام معتقد است كه تكنیك باید وظیفه گوینده باشد، اما همواره باید با صداقت همراه باشد، زیرا مخاطب درك میكند كه گوینده نیز عضوی از جامعه است و هیچ تفاوتی با او ندارد.
سكوت و نفس؛ ابزارهای ناگفته در روایت صوتی
اعتصام درباره نحوه استفاده از سكوت و نفس در روایت، توضیح داد كه جمجمه انسان به طور طبیعی با بازتاب محیط و حفرههای داخلیاش، كیفیت صدا را شكل میدهد. او ادامه داد كه هر كدام از این حفرهها بازتولید بسامدی میكنند و این فرآیند خودآگاهانه به گوینده نشان میدهد كه كجا باید سكوت اتفاق بیفتد یا نفس كشیده شود. او همه اینها را منوط به «لحظه» دانست و تأكید كرد كه هرچه مجری خودِ واقعیاش باشد، این اتفاق قشنگتر و جذابتر شكل خواهد گرفت.
رنج تماشا و تأثیر جهان بر صدا
در پاسخ به سؤالی عمیقی درباره اینكه آیا آموختهها روح و صدا را نجات میدهند، اعتصام به دشواری حركت در جهتی اشاره كرد كه روح و صدا آسیب نبیند و جملهای از شعر را نقل كرد كه «جهان به مجلس مستان بیخرد ماند كه در شكنجه بود هر كسی كه هوشیار است.» او افزود كه قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و رویارویی با انسانهای آگاهتر، درك فرد از جهان و حقیقت را افزایش میدهد؛ این امر به ویژه در كار هنر كه با محبت و صداقت مردم سروكار دارد، باعث میشود هنرمند كمی دستخوش آسیب شود.
نقاب یا هنر؟ تطبیق لحن با مخاطب
اعتصام درباره تغییرات درونی هنگام حضور جلوی میكروفون، این تغییر را «نقاب» ندانست، بلكه آن را نوعی هنر و تطبیق با برنامه خواند. او توضیح داد كه در یك برنامه شاد اجتماعی، «خودِ نیما اعتصام» اجرا میكند، اما در برنامه سیاسی، تلاش میكند با حفظ آگاهی و شناخت مهمان و مخاطب، از ادبیات و نوع برخورد متناسب با آن برنامه استفاده كند تا ارتباط مؤثر برقرار شود.
تصویر ذهنی از شنونده و سختترین اجرا
او برای تجسم مخاطب از ارتباطاتی كه در پیامها میگیرد، استفاده میكند و افراد را بر اساس نوع واكنشها دستهبندی میكند؛ «علیها»، «محمد كاظمها»، یا «سهندها» كه هر كدام گرایشهای فكری خاصی دارند.
سختترین تجربه اجرای او، برنامهای در یك هتل با حضور وزرا و مسئولان بود كه مجری هیچ سؤالی نداشت و توضیحی به او داده نشده بود. اعتصام گفت كه در آن لحظه مجبور شد از خلاقیت و بخش پرسشگر ذهنش فعالانه استفاده كند تا از پس آن برآید، زیرا اشتباه در آن اجرای زنده و ضبط همزمان، پرهزینه بود.
بازیگری و لبخند در روزهای سخت
وی در ادامه با اشاره به توانایی بازیگریاش، خاطرهای غمانگیز از دورانی تعریف كرد كه نقش «بازیگر نقش عینك خوشبینی» را ایفا میكرد. او تلاش میكرد مردم را بخنداند، اما در اتفاقی تلخ، تمام حاضران، از جمله خود او، با خندههای او اشك میریختند، هرچند صداها دیده میشدند و اشكها پنهان.
آینده صدا در دنیای رسانه
نیما اعتصام تأكید كرد كه مخاطب رسانه بسیار باهوش است و هرگونه تفاوت در انرژی یا حس درونی گوینده را بلافاصله درك میكند. او اشاره داشت كه در دنیای مدیا، صدا میتواند هم «قدرت» و هم «مكمل» باشد و مكمل بودن بد نیست، زیرا نبود آن بخش مدیا را فلج میكند. او معتقد است كه باید خلاقیت در تولید صدا بیشتر شود و نیاز به شنیدن اتفاقات نو در مدیاهای بینالمللی وجود دارد، زیرا پتانسیل بالایی در این حوزه وجود دارد، اما اعتراف كرد كه امروز به درستی از آن استفاده نمیشود و نیازمند بازتعریف است.
جملهای برای همیشه در رادیو
در پایان، از او درباره جملهای كه اگر قرار باشد همیشه در رادیو بماند پرسیده شد. او پس از مكثی طولانی، جمله آغازین برنامههایش را تكرار كرد: به نام خالق نور و عدالت!
مخاطبان در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
كانال رادیو تهران را در پیام رسان بله به نشانی radiotehranplus@ جستجو كنید.
علاقهمندان میتوانند برنامههای رادیو تهران را از اپلیكیشن ایران صدا دریافت كنند.
*هرگونه بهره برداری و استفاده از محتوای پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران تنها با ذكر منبع مجاز است.