پشت صحنه شنبه تا سه شنبه از ساعت 21:00 به مدت 55 دقیقه

سیروس همتی: كدام آقازاده به خاطر كرونا در بیمارستان دولتی بستری است؟

شنونده گفتگوی این برنامه با سیروس همتی بازیگر و كارگردان سینما و تلویزیون درباره درگذشت علی سلیمانی بازیگر خوب كشورمان، باشید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران، سیروس همتی، بازیگر و كارگردان در گفتگو با برنامه پشت صحنه 23 مرداد درباره زنده‌یاد علی سلیمانی بیان كرد: واقعیت این است كه لحظه به لحظه از اول دبستان با هم همكلاس بودیم، دوم دبستان، دوران ابتدایی، راهنمایی و بعد او هنرستان قبول شد و من دبیرستان. بعد از یك فاصله كوتاهی كه از هم جدا شدیم باز هم در تئاتر به هم رسیدیم، این اواخر در نمایش آقای كیانی و در نمایش مردی در آینه كار خودش و در نمایش های مختلف دیگر با هم همكاری داشتیم. این سعادت را داشتم كه دست كم در یكی دو سال اخیر هر روز هم را می‌دیدیم، به خاطر اینكه در نمایش‌ها به عنوان كارگردان من را انتخاب می‌كرد و این سعادت نصیب من بود كه در خدمتش بودم.

همتی به خاطره‌ای اشاره و اظهار كرد: نمایش مردی در آینه در تالار وحدت به كارگردانی او بود. وقتی به من گفت كه آیا می آیی؟ گفتم كه علی، مبلغ مالی آن خیلی كم است و گفت خدا شاهد است كه در جریان هزینه‌ها هستم و میزان حمایت مركز هنرهای نمایشی هم همین قدر است. من دو دل بودم و خواست كه یك 24 ساعتی فكر كنم. با خودم كلنجار رفتم كه ببینم با این پول كم چه كنم. موضوع كار، مذهبی، ماه رمضانی و مختص مولای متقیان(ع) بود. من روز بعد در طبقه هفتم تالار وحدت، اولین نفری بودم كه حضور داشت و وقتی آمد چشمهایش برق زد. خیلی خوشحال هستم كه گفتم من هستم. گفت تو رفیقی و من را هیچ وقت تنها نمی‌گذاری. از این خاطره انقدر خوشحالم كه اگر آن اتفاق نمی افتاد و برعكسش می افتاد، من هیچ وقت خودم را نمی بخشیدم. الان از این قضیه خوشحالم. خاطراتی كه سر كار آقای حسین كیانی داشتیم، خاطراتی كه از مدرسه داشتیم و ... .

همتی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: قبول دارم كه بخشی از اتفاقاتی كه در بیمارستانها می‌افتد، به خاطر عدم رعایت پروتكل های بهداشتی از سوی مردم است و این را اعتراف می كنم. اما من شاهد بودم و دیدم كه عزیزانی كه 10 ساعت، 18 ساعت دنبال یك آمپول هستند. درست است كه اشتباهی شده و نباید می‌شد اما اگر این اتفاق افتاده آیا امكانات بهداشتی ما پیدا می‌شود؟ متاسفم.
وی افزود: علی منتظر بود كه به سال 1350 برسد. اگر سرعت واكسیناسیون بالاتر بود شك نكنید كه علی سلیمانی هم با توجه به ارادتی كه به كشور و وطن داشت، عشق بركت را داشت. می‌گفت نوبت به بركت برسد، حتما می‌زنم. احساس قلبی من این است كه اگر یك سری اتفاقات نمی‌افتاد، علی جان، جسمش هم روی زمین خاكی حضور داشت. گله مندی‌هایی هست كه همه به آن واقف هستیم و به آن ورود نمی‌كنم.

آوید بزرگی مجری پشت صحنه به فرآیند تولید كارها اشاره كرد و همتی عنوان كرد: وقتی حرف می زنید، باید پای حرف بایستید. مركز هنرهای نمایشی اگر می‌گوید تئاتر تعطیل است، اشكال ندارد بگوییم آن بودجه كه تئاتر به من داده (مشخصا منظورم گروه تئاتر یتیمان كوفه است كه علی سلیمانی 25 سال در آن فعالیت داشت)، این 20 میلیون 30 میلیون برای شما و تقاضا می‌كنیم كه كار نكنید. سینما می‌گوید كار نكنید، بگوییم آقا خانمی كه شما هنرمند هستید و درآمدتان بالاست اما آقا و خانم بازیگر درجه 2 و 3 این وام بلاعوض 5 میلیون برای شما و خواهش می كنیم كار نكنید. ما صاحب تمدن و فرهنگ هستیم. اگر كسی به ما به لحاظ مالی زن و بچه ما را تضمین كند، اصلاً احمقانه است كه ما سر كار برویم. زن و شوهری تئاتری هستند و حالا تئاتر تعطیل شده است. آخر چطور؟ واقعاً اوضاع خراب است. من نمی‌دانم چرا برای اختلاس پول هست، ولی برای ما پول نیست. الان كدام آقازاده در بیمارستان دولتی بستری است؟ دهان من را باز نكنید. زمان، زمان‌ مرده‌ای است، همه‌مان مرده‌ایم و بیهوده زندگی می‌كنیم.

این هنرمند ادامه داد: به نظر من اگر هر كسی، به لحاظ صنفی می گویم، اگر عضو سازمان و جایگاهی است باید تامین شود. خیلی جمله‌ام ساده است، من دبیر ریاضی هستم. یك دو دو تا چهارتای ساده است. بگوییم ماهیانه وقتی شرایط مساعد بود چقدر می‌گرفتید. من مثلاً ماهیانه 5 میلیون تومان از تئاتر می‌گرفتم، حالا این 2.5 میلیون را از ما بپذیر و از خانه تكان نخور. به خدا مردم این را می‌پذیرند. من فكر می‌كنم خیلی ساده است. این بودجه‌های ما كجاست؟ مگر قرار نیست در ازای فیلم و تئاتر كه كار می‌كنیم بودجه كار كند؟ الان شرایط مساعد نیست. احساس قلبی من این است كه می‌شود این بودجه را صرف مردم كرد ولی این اما و اگرها مردم را اذیت می‌كند. مردم در جنگ شركت كردند، مردم واقعاً شرایط سختی را تحمل كردند، به خدا مردم خوبی داریم. به خداوندی كه بالای سرمان است قسم می‌خورم كه خیلی مردم خوبی داریم. آخر چرا قدر نمی دانیم؟ مردم نجیب، خوب، صاحب فرهنگ و تمدن.

وی در پایان گفت: اگر صدای من بالا بود ببخشید، به خاطر این است كه دلم برای خودمان، هم صنفی‌هایمان و مردم خوبم می‌سوزد. این را دیدم كه می‌گویم. من در این شرایط و این چند روز دیدم كه می‌گویم. یك موقع آدم نمی‌بیند و از خودش حرف می‌زند./ ستاره نجف آبادی


كاری از گروه برنامه ریزی و مدیریت شهری


می توانید در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
*هرگونه بهره برداری و استفاده از محتوای پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران تنها با ذكر منبع مجاز است

1400/05/23
|
20:10
دسترسی سریع
پشت صحنه