انقلاب اسلامی ایران چگونه شكل گرفت

بررسی تحلیلی تاریخ دو قرن اخیر ایران ، بخصوص سالهای پس از 1300 از جهات بسیاری حائز اهمیت است .

1396/11/22
|
06:00
|


چگونگی نفوذ ،‌ حضور و سلطه استعمار و جابه‌جایی دو امپراتوری استعماری و چگونگی برخورد جریانهای فكری مختلف با مسائل سیاسی و فرهنگی و همچنین نقش مردم از زمانهای مختلف و تاثیر حضور آنان در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ، برای سیاستگزاران و مدیران كشور بشدت مورد نیاز می‌باشد.علل و عوامل شكل‌گیری و چگونگی روند انقلاب اسلامی از دهه 40 تا كنون همچنان مورد بحث و بررسی و اختلاف نظر می‌باشد. هر یك از گروهها و جریانهای سیاسی و اعتقادی به گونه‌ای موضوع را تجزیه وتحلیل و نتیجه گیری كرده‌اند.
اكنون پس از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی به نظر می‌رسد زمان آن فرارسیده است تا با بازخوانی آنچه رخ داد، درس تجربه را محكی دوباره زنیم. تحقیق پیرامون تاریخ انقلاب اسلامی ایران و همچنین، چهره درخشان مبارزان راه استقلال و آزادی، نیازمند كنكاش چندباره میان منابع دست‌اول و مراجع كم‌یاب و گاه نایاب بود. صدها كتاب و مجله و روزنامه و هزاران صفحه اوراق مجاز و غیرمجاز به این امید خوانده شدند تا پرتوی از حقیقت یافت شود،پس از انقلاب مشروطه و بعد از جنبش ملی شدن صنعت نفت، مردمان این سرزمین برای تحقق آرمان‌های سه‌گانه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ، در زمستان 1357 انقلابی را پایه گذاردند كه اینك پس از سه دهه، لقب بزرگترین جنبش مردمی قرن اخیر را از آن خود ساخته است. انقلاب اسلامی، با برهم زدن تمامی معادلات روی كاغذ، نقطه عطفی را رقم زد و به یكباره ایران را به كانون تحولات خاورمیانه و دنیا بدل كرد.
سه انقلاب در عرض كمتر از صد سال، نشان از آن داشت كه مردم ایران دستیابی به آرمان‌های سه‌گانه را در دستور كار خود قرار داده بودند و در عطش رشد و ترقی می‌سوختند و می‌گداختند. انقلاب اسلامی، جنبشی سراسر شور و شوق و حركتی همه جوش و خروش كه آخرین فریاد بلند مردم ایران در طلب استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود،اگر چه بسیاری سعی كرده‌اند این انقلاب را در ردیف سایر انقلابها و تحولات معمول دنیا بدانند اما در عمل نظرات آنان با واقعیتها فاصله زیادی دارد، زیرا نیروی این انقلاب مردمی و اسلامی بدون هیچ‌گونه مرزبندی طبقاتی و گروهی بوده و سازش با نظامهای رایج دنیا ندارد به همین دلیل جریانات و تحولات قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مخالف غالب تحلیها و پیش بینی‌های سیاستمداران وتحلیگران سیاسی بود.
واقعیت این است كه دنیا با چنین انقلابی آشنایی نداشت و لذا در برخورد با آن نیز شیوه‌ها و روشهای معمول را به كار می‌گرفت كه كارآیی و تاثیر چندانی در سیر جریان دیده نشد. اگر نظرهای مختلفی كه در مورد علل تكوین وداوم انقلاب مطرح شده تدوین شود طبعاً صاحبنظران داخلی تائید می‌كنند.
این است كه عوامل اساسی انقلاب عبارتند از :
1- رهبری حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) رهبر كبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی كه با شیوه‌ای استثنایی و فوق‌العاده‌ رهبری و فرماندهی را به عهده گرفتند و تا پیروزی نهایی هدایت جریانات را به نحو احسن انجام دادند. ویژگیهای شخصی و رهبری امام خود موضوع بحثی جدید در جامعه شناسی سیاسی می‌باشد.
2- حضور یكپارچه و متحد مردم در تمامی صحنه‌ها قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، آن چنان توان و قوتی ایجاد نمود كه هیچ‌گونه امكانی برای مقابله با آن در اختیار رژیم شاه و اربابانش نبود.
3- اعتقاد به اسلام و ارزشهای آن نه تنها برای خارجیان بلكه برای سران و كارگزاران سیاسی ـ امنیتی رژیم شاه هم بخوبی شناخته شده نبود.
بزرگ‏ترین تحول قرن بیستم
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بزرگ‏ترین تحول جهانی قرن بیستم به وقوع پیوست. بنیان گذار این انقلاب با قیام خود، غرور ملت‏های مستضعفی را كه سالیانی مدید مورد ظلم قرار گرفته بودند، به آنان باز گرداند. او نه تنها سرنوشت كشورش را تغییر داد، بلكه میلیون‏ها انسان گم‏گشته در برهوت جاهلیت عصر مدرن را به بازگشتی دوباره به معنویت و یكتاپرستی فراخواند.
پیروزی انقلاب اسلامی، چه در داخل و چه در خارج از كشور، ناظران را با پدیده‏ای تازه در صحنه سیاسی جهان روبه‏رو ساخت. این پدیده بنا به ماهیت، اهداف و سرنوشت خود، در هیچ‏یك از معیارهای سیاسی جهان نمی‏گنجد.
انقلاب آزادی بخش
از آنجا كه انقلاب‏های آزادی‏بخش ملی، بر ضد سلطه امپریالیستی شكل می‏گیرد و رژیم شاه در ایران نیز در طول انقلاب به عنوان رژیم دست نشانده امپریالیسم آمریكا بود، برخی آن را به عنوان حركتی ضدامپریالیستی و در گروه انقلاب‏های آزادی‏بخش ملی قرار می‏دهند.
اما با وجود جنبه ضدامپریالیستی انقلاب و نیز وابستگی رژیم پهلوی از كودتای 28 مرداد 1332 به حمایت‏ها و كمك‏های مستقیم آمریكا، از آنجا كه اصطلاح «انقلاب آزادی‏بخش» به جنبش‏هایی گفته می‏شود كه بر ضد سلطه مستقیم خارجی شكل می‏گیرد، كاربرد آن در مورد انقلاب ایران چندان راهگشا نیست.
انقلاب اجتماعی
اصطلاح انقلاب اجتماعی، درباره انقلاب‏هایی به كار می‏رود كه بر اثر آنها تحولات ساختاری اقتصادی ـ اجتماعی چشم‏گیری شكل می‏گیرد. برخی چون اِسكاچْپول كه تحولات اجتماعیِ ناشی از انقلاب‏ها را به شكل وسیع‏تر تعریف می‏كنند، بر آن‏اند كه انقلاب ایران، انقلابی اجتماعی است؛ زیرا با دگرگونی‏های ساختاری و ارزشیِ وسیعی همراه بوده است.
انقلاب اسلامی نامی همگانی
از آنجا كه انقلاب ایران به روشنی بر جنبش سراسری و چند طبقه‏ای متكی بود، بسیاری از تحلیلگرانِ انقلاب، آن را انقلابی مردمی یا مردمگرا می‏دانند. تردیدی نیست كه انقلاب ایران از نظر نوع ائتلاف قشرهای مختلف اجتماعی در آن، پدیده‏ای كم‏نظیر به شمار می‏آید و به همین دلیل «انقلاب مردمی» قلمداد كردنِ آن جایز به نظر می‏رسد.
البته انقلاب ایران بیشتر از هر عنوانی با نام «انقلاب اسلامی» مطرح شده است. به نظر می‏رسد كه با توجه به گفتمان حاكم بر انقلاب ایران، رهبری انقلاب و همچنین شكل دولت و روابط اجتماعی بعد از آن، جا دارد كه انقلاب ایران به عنوان انقلاب اسلامی مطرح شود.
انقلاب اثرگذار
انقلاب اسلامی ایران بر جنبش‏های سیاسی ـ اسلامیِ معاصر تأثیر گذاشت؛ زیرا موارد مشترك فراوانی بین انقلاب اسلامی ایران و این جنبش دیده می‏شود كه این تأثیر را فراهم آورد. این زمینه‏ها كه از آنها به عنوان عامل همگرایی یا عناصر همسویی و همرنگی نیز می‏توان یاد كرد، عبارت است از عقیده مشترك، دشمن مشترك، هدف مشترك، وحدت‏طلبی و مردم‏گرایی.
عقیده مشترك
انقلاب اسلامی ایران، همانند هر جنبش ملی- اسلامی دیگر، به دنبال برچیده شدن فساد، استقرار حكومت اسلامی در جامعه مسلمانان، و به اهتزاز درآوردن پرچم لا اله الا الله در سراسر جهان با تكیه بر قدرت الهی و توده‏های مردم است.
البته برخی از جنبش‏های سیاسی معاصر، فقط عمل به احكام اسلام را در كشورهای خود می‏خواهند و برخی نیز خواستار تشكیل حكومتی مستقل، بدون تأكید بر شكل اسلامی حكومت هستند.بنابراین می‏توان گفت كه جنبش‏های اسلامی معاصر، حیات خود را مدیون انقلاب اسلامی هستند؛ زیرا انقلاب اسلامی به اسلام و مسلمانان حیاتی تازه بخشید، آنان را از عزلت و حقارت نجات داد و اسلام را به عنوان تنها راه‏حل برای زندگی سیاسی مسلمانان مطرح ساخت.
ویژگی‏های انقلاب اسلامی
گرایش دینی
یكی از ویژگی‏های انقلاب مردم ایران، خدا محوری آن است. در اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی می‏خوانیم: «حاكمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاكم ساخته است».
در وصیت‏نامه پیر عرفان و بنیان گذار انقلاب اسلامی، در این‏باره چنین آمده است: «ما می‏دانیم كه این انقلاب بزرگ كه دست جهان‏خواران و ستمگران را از ایران بزرگ كوتاه كرد، با تأییدات الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند، امكان نداشت یك جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی خصوصا در این صد سال اخیر… یكپارچه قیام كنند و در سرتاسر كشور با ایده واحد فریاد اللّه‏ اكبر و فداكاری‏های حیرت‏آور و معجزه‏آسا، تمام قدرت‏های داخل و خارج را كنار زند تردیدی نیست كه این یك تحفه الهی و هدیه غیبی بود كه از جانب خداوند منّان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است».
مردمی بودن انقلاب
مردمی بودن در انقلاب‏های دیگر هم كم و بیش دیده می‏شود، ولی در انقلاب اسلامی ایران بسیار برجسته‏تر است. در این انقلاب، بیشتر مردم به صحنه آمدند و خواستار سرنگونی رژیم شاهنشاهی و برقراری نظام اسلامی شدند. نظامی، كارگر، كارمند، كشاورز، روحانی، دانشجو و معلم، همه و همه در این انقلاب سهیم بودند.
این وجه از مردمی بودن انقلاب شاخص است. در بیشتر انقلاب‏های دیگر، عنصر اصلی مبارزه، نیروهای متشكل حزبی و شبه‏نظامی بودند كه از راه جنگ مسلحانه كار را تمام كردند و نقش مردم بیشتر حمایت و پشتیبانی از آنها بود، ولی در انقلاب ما، همه مردم نقش داشتند و در سراسر كشور با یك شدت و قدرت با رژیم پهلوی به مبارزه برخاستند.
رهبری و مرجعیت
از ویژگی‏های مهم انقلاب اسلامی ایران كه از ویژگی الهی بودن انقلاب سرچشمه می‏گیرد، نقش دین، عالمان دینی و رهبری و هدایت انقلاب است. همه انقلاب‏های دیگر به نوعی در مقابل دین و مذهب بودند، ولی این انقلاب با رهبری و هدایت عالمان دینی آغاز شد و به سرانجام رسید. در رأس این بزرگان، شخص امام خمینی رحمه‏الله قرار داشت كه بالاترین جایگاه دینی، یعنی مرجعیت را دارا بود. رهبری ایشان، ویژگی‏های برجسته‏ای داشت كه برخی از آنها را برمی‏شماریم:
1- امام كه مرجعی دینی بود، پایگاه وسیع و عمیق مردمی داشت.
2- ایشان با پایه‏گذاری قیام پانزده خرداد و مدیریت و شجاعت بی‏مانند در آن جریان و ایام تبعید، رهبری سیاسی و انقلابی خود را به اثبات رساند.
3- رهبری ایشان قاطعانه بود.
4- امام، هم طراح انقلاب بود و هم مدیر و مجری آن.
اصالت
اصالت انقلاب اسلامی ایران دو بُعد دارد: نظری و عملی. در بعد نظری و فكری، آرمان‏ها و ایده‏های این انقلاب، وارداتی نبوده، محصول جامعه و تاریخ ایران است. اسلام و عقاید اسلامی هزار و چهارصد سال قبل از سوی ایرانیان پذیرفته شده، در این مدت به عنصر اصلی و اساسی فرهنگ و ملیت ما تبدیل شد. در بُعد عملی نیز می‏بینیم كه مردم با نیروی خود و بدون كمك‏های مالی و تسلیحاتی شرق و غرب یا همسایگان و با اتكا به خداوند و شعار «پیروزی خون بر شمشیر» به پیروزی رسیدند.
خاستگاه عاشورایی انقلاب
از دیدگاه بسیاری از اندیشمندانی كه در زمینه علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران نظریه‏پردازی كرده‏اند، عامل مذهب از قوی‏ترین و اصلی‏ترین عواملی است كه در پیدایش و پیروزی انقلاب نقش بسزایی داشته است. همچنین مروری بر ادبیات سیاسی رایج در روند وقوع انقلاب اسلامی، شعارها، سخنرانی‏ها و بیانیه‏های رهبران نهضت، بیانگر این واقعیت است كه از میان عناصر مذهبی، فرهنگ عاشورا و نهضت امام حسین علیه‏السلام ، نقش به‏سزایی در این زمینه بر عهده داشته است. فرهنگ شهادت، مبارزه همیشگی با باطل، طاغوت‏ستیزی، اصل پیروی از رضایت خداوندی و مصالح مسلمانان، و نیز فرهنگ نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منكر، از ویژگی‏های مؤثر فرهنگ عاشورا بر انقلاب ایران است.

دسترسی سریع