«سید بهروز یاسینی» فرزند شهید یاسینی به مناسبت هفته دفاع مقدس درباره پدر شهیدش با برنامه "تهران میدان شهدا"ی رادیو تهران گفتگو كرد.
شهید «سید علیرضا یاسینی» در 15 فروردین 1330 متولد و در روز 15 دی 1371 به شهادت رسید.
پای حرف های «سید بهروز یاسینی» فرزند شهید یاسینی كه متولد دهه ی شصت است مینشینیم و برایمان از روزهای پرالتهاب و فراز و فرود زندگی پدر میگوید. او معتقد است: «دفاع مقدس هنوز تمام نشده است. خصوصاً برای نسل جوان كه دفاع مقدس برایش تمام شده و روز به روز كمرنگ تر میشود زنده نگه داشتن یاد شهدا كمتر از شهادت نیست. هنوز شهید میآورند و این پیام است كه دفاع مقدس هنوز تمام نشده است. فقط شكلش عوض شده است. ما باید همیشه آماده ی دفاع از كشورمان و گوش به زنگ باشیم.
شاید كمتر كسی بداند شهید یاسینی دومین خلبان دنیا با ساعت پروازی 2759 ساعت و بیش از 90 عملیات برون مرزی است. همان كسی كه وقتی در 31 شهریور سال 1359 باند فرودگاه بوشهر توسط عراق بمباران شد و آسیب دید، مردانه پای كار ایستاد و تنها 4 ساعت بعد از همان باند ترمیم شده عقابهای تیزپرواز ما پریدند و در عملیات كمان99 در روز اول جنگ به همراه دلاورمردان آسمان ایران پاسخی سخت، كوبنده و دندان شكن به عراق داد و در حمله ی شجاعانه و بی نظیر 140 فانتوم كه بزرگترین عملیات تاریخ نیرویهوایی بود خوش درخشید. این عملیات از نظر تعداد پرنده ها (60 هواپیمای پشتیبانی و 140 پرنده ی عملیاتی) و تعداد اهداف و حجم آتش بزرگترین عملیات و مدالی است كه تا صدها سال بر سینه ی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران خوش خواهد درخشید.
در خانه كنار فرزندان نشسته بود و ناگهان حمله ی هوایی به مناطق مسكونی و شكستن شیشه ها و وحشت مردم، آن روز گفته بود كه انتقام این حمله به مناطق مسكونی را میگیرد و انتقام هم گرفت. ولی نه در مناطق مسكونی كه با تخریب یك پل. وقتی برای انهدام پل رفته بود، مادر و كودكی را روی پل دید و با وجود این كه امكان داشت هر لحظه هواپیمایش مورد اصابت قرار بگیرد یك دور دیگر زد تا مادر و كودك به سلامت از پل بگذرند. خلبان بود ولی انسانیتش مثل تمام بزرگمردان نیروی هوایی بر همه چیز غالب بود. برای جان انسان ها ارزش قائل بود. كه تفاوت اصلی خلبانان ما با خلبانان عراق در این بود كه هیچ وقت مناطق مسكونی و مردم بی دفاع و غیرنظامیان را مورد هدف قرار نمی دادند.
با وجود تمام موفقیت ها و پیشرفت ها، با وجود مقام و درجه هیچ وقت مغرور نشد و می گفت: این علائم و نشانه ها نشان دهنده ی میزان مسؤلیت ماست. همهی ما بندگان خداییم. بیشتر از آن كه حرف بزند عمل می كرد. روزهایی كه كنار خانواده بود آنقدر درگیر حال و هوای خودش بود كه همسرش راضی می شد دوباره به میدان جنگ برود. آنقدر مراعات همسرش را داشت كه وقتی سراغ همرزمان شهیدش را می گرفت می گفت به مرخصی رفتند. حتی از نظرش دوستان شهیدش به ماموریت و مرخصی رفتند.
شاید بتوان خاطره انگیزترین یادگار پدرش را ساعت مچی دانست كه از مقام معظم رهبری هدیه گرفته بود و همیشه و همه جا تا روز شهادت همراهش بود. ساعتی كه در كشوی فرزندش با بند سوخته، شیشه ی شكسته و عقربه ای كه روی ساعت لحظه ی شهادت متوقف شده است همدم درد دل ها و دلتنگی های بهروزش می شود. آخرین پرواز پدر كه مصادف بود با ولادت امام حسین (علیه السلام) و پس از آن پدر برای همیشه آسمانی شد.
خبر شهادت پدر همه جا رسیده بود ولی خانواده می خواستند خبر را كم كم به زهرا و بهروز كوچك بدهند. آن ها را به خانه ی عمو می برند و از رسانه ها دور می كنند، حتی لباس سیاه نمی پوشند. روز یكشنبه مراسم تشییع با حضور مقام معظم رهبری برگزار می شود و یكشنبه شب همه چیز مهیا می شود تا به خانه برگردند. كوچه دیگر همان كوچه نیست، پلاكاردهای روی دیوار از شهادت بابا می گویند. این سوال در ذهن اوست: جنگ كه تمام شده است، الان شهادت چه معنی می دهد؟ خانه حال و هوای غریبی دارد. عكس پدر با روبان مشكی، شمعهای مشكی جلوی عكس و گریه های مادر. انگار دوست ندارند چیزهایی كه می بینند را باور كنند. یادگار امام مرحوم «سید احمد خمینی» از در وارد میشود. بهروز كوچك ما عطر و بوی امام خمینی (رحمت الله علیه) را حس میكند. زهرا و بهروز روی زانوهای حاج احمد مینشینند و كم كم خبر شهادت پدر را از ایشان می شنوند. بغض ها تبدیل به گریه می شود و حالا پا به پای هم گریه می كنند و این روزها و لحظات هیچ وقت از ذهن آنان پاك نمی شود. همیشه مجسم و زنده در برابرشان قد علم میكند.
سید بهروز واقعا یك آقازاده است. پدر را در سن 10 سالگی از دست داده است و نام پدر را كه می شنود بغض گلویش را می فشارد. خودش را سرباز امام زمان (علیه السلام) میداند. میخواهد علیرضایی دیگر به این دنیا بیاورد و او را همچون پدرش یك خلبان شجاع و قاطع و در عین حال رئوف و مهربان تربیت كند. نه مسؤلیتی دارد، نه مسؤلیتی میخواهد ولی او هم مثل خیلی از فرزندان شهدا انتظاراتی از مسؤلان دارد. این كه در امور مربوط به شهدا و در بنیاد شهید كارمندان و مشاوران از خود فرزندان شهدا و ایثارگران باشند تا درد آشنا باشند. مسؤلان ارتباط روحی خودشان با شهدا را حفظ كنند؛ شهدا زنده اند و صدای ما را میشنوند. ما باید از نعمت این ارتباط استفاده كنیم و نسل جوان را هم تشویق كنیم.
مخاطبان در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
ما را در اینستاگرام و دیگر شبكههای اجتماعی با شناسه tehraan360@ پیدا و همراهی كنید.
همچنین علاقهمندان می توانند برنامه های رادیو تهران را از اپلیكیشن ایران صدا دریافت كنند.
*هرگونه بهره برداری و استفاده از محتوای پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران تنها با ذكر منبع مجاز است.