سیاستهای رسانهای دشمن همان سیاستهای گذشته است، فنون و شیوهها طوری طراحی میشوند كه در نتیجه آن مخاطب در جنگ شناختی، عملیات روانی، بازیسازی با واژهها و انواع محتوا بصری و غیره در یك سپهر اطلاعاتی قرار بگیرد كه در نهایت درك درستی از وضعیت خود نسبت به محیط و مولفههای قدرت و امكانات خود نداشته باشد، به این ترتیب سایه جنگ موثرتر از خود جنگ عمل میكند و مخاطب راحتتر با دست خود دست خود را میبندد.
بعد از تصمیم ترامپ برای نامزدشدن در ریاست جمهوری، مجددا علاوه بر مطرح كردن برخی موضوعات جدید، موضوعات گذشته از جمله اینكه ایران باید به طور كلی برنامه هسته ای خود را كنار بگذارد، را مطرح كرد. ترامپ در این رابطه صحبت از معامله میكند اما در رسانهها حرف از مذاكره میزند.
به عنوان نمونه، از سوی مقامی آگاه در پنتاگون كه نام وی برده نشد، مصاحبهای پیرامون افزایش تعداد هواپیماهای رادار گریز در اطراف جمهوری اسلامی ایران مطرح شد. همچنین در همان روز، دیلی تلگراف روزنامه انگلیسی، مصاحبهای به نقل از یك مقام آگاه ایرانی منتشر كرد مبنی بر اینكه ایران تصمیم گرفته است حمایت خود را از یمن در ادامه كنار گذاشتن حمایت خود از لبنان و سوریه كنار بگذارد و بدین ترتیب آنها از این ادبیات استفاده كردند: " ایرانیها پشیمان شدند" ، " ایرانیها هزینه زیادی دادند"، "ایرانیها فهمیدند كه شكست خوردند"، "یمن میداند كه بیش از چند هفته دیگر دوام نخواهد آورد و این موضوع را به ایران اطلاع داده است" بنابراین؛ ایران تصمیم گرفته است در خلال مذاكرات غیرمستقیم با آمریكا حمایت از یمن را لغو كند.
نكته اینجاست كه این سیاستها، همان سیاستهای گذشته است و ممكن است فنون و شیوههایی كه استفاده میكنند، تغییر یابد و نهایتا جنگ شناختی و عملیات روانی، بازیسازی با واژهها و بازیسازی با محتوای بصری از طریق هوش مصنوعی و غیر از آن یك سپهر اطلاعاتی ایجاد كنند تا نهایتا مخاطب درك درستی از وضعیت خود نسبت به محیط و نسبت به قدرت و امكانات خود نداشته باشد.
در همین رابطه برنامه دور یك میز؛ درباره «سیاستهای رسانههای آمریكایی از بازی سازی تا اقدام» گفتوگویی حضوری با «دكتر علی ودایع كارشناس مسائل رسانه»،«دكتر مسعود نیك روش كارشناس مسائل رسانه» و به صورت تلفنی با «دكتر محمد خدادی معاون اسبق وزارت ارشاد» انجام داده است كه مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
غرب خلأ ناتوانی خود در میدان را با ابزاری به نام رسانه پر میكند
محمدرضا اشراقی – كارشناس مجری: چرا رسانههای غربی همچنان جنگ رسانه را تقویت میكنند و همچنان تاكید آنها بر استفاده از ابزار رسانه است؟
نیك روش كارشناس مسائل رسانه در این رابطه توضیح داد: آمریكا و به طور كلی حوزه غرب همواره تلاش كرده است تا ناتوانی و شكست خود را در عرصه میدان با استفاده از ابزار رسانه جبران كند. در این مقطع نیز شاهد این انفعال از سوی غرب و آمریكا هستیم. این ضعف در رویارویی غرب با یمن خود را نشان داده است و مجبور شده اند كه وارد عرصه دیگری از نبرد به نام "جنگ شناختی یا ادراكی" شوند تا از این حوزه برای ضربه زدن به ایران، ایجاد فتنههای داخلی و مواردی از این قبیل ورود كنند.
ایالات متحده آمریكا، محور اصلی فتنه است
اشراقی – كارشناس مجری: در رسانه همواره جنگ بوده و همچنان ادامه دارد. اما این سوال مطرح است كه چگونه دامنه رسانه برای میدان را بارگیری خواهند كرد؟
وی بیان كرد: ابتدا باید برای افكار عمومی روشن شود كه دشمن اصلی جمهوری اسلامی یا به تعبیر عامتر دشمن اصلی مردم ایران، آمریكاست. در شرایطی كه در ماههای گذشته تنش میان جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی در اوج خود قرار گرفت، حتی در بین بدنه مذهبی این تلقی بوجود آمد كه دشمن شماره یك ایران، میتواند رژیم صهیونیستی باشد. اما ما نباید فراموش كنیم كه محور اصلی فتنه، دولت ایالات متحده آمریكاست.
اگر آمریكا از رژیم صهیونیستی حمایت نكند؛بدون شك این رژیم بیش از یك هفته دوام نخواهد آورد
نیك روش تاكید كرد: اگر آمریكا از رژیم صهیونیستی حمایت نكند و این تنفس مصنوعی قطع شود، بدون شك این رژیم بیش از یك هفته دوام نخواهد آورد. بنابراین؛ باید بدانیم كه دشمن اصلی ما ایالات متحده آمریكاست.
مزیت وجود ترامپ برای ایران!
وی با اشاره به اینكه ترامپ، چهره حقیقی آمریكا را آشكار كرده است، افزود: ترامپ ذات خبیث استكباری آمریكایی را به منصه ظهور گذاشته است.
تقابل میان ایران و آمریكا كاملا روشن است
این كارشناس با اشاره به اینكه عصبانیت آمریكا از ایران قابل درك است، گفت: ایران مهمترین دشمن آمریكا در عرصه جهانی در حوزه فكر و ایدئولوژی است. جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب 57، ایدئولوژی لیبرال دموكراسی، حقوق بشر غرب را به چالش كشید و ادعاهای غرب را زیر سوال برد. بنابراین؛ ایران یكی از بزرگترین دشمنان غرب به شمار میآید و میزی برای ایران در پنتاگون اختصاص دادهاند. تقابل میان ایران و آمریكا كاملا روشن است و نباید در تحلیلهای خود با ساده اندیشی فكر كنیم كه این تقابل با مسائلی از جمله برنامه هستهای قابل رفع است. جمهوری اسلامی ایران در چهل سال اخیر، اُبهت برساخته آمریكا و دروغین بودن ادعاهای غرب را از بین برد. بنابراین؛ عصبانیت آمریكا در قبال ایران كاملا قابل درك است.
آمریكاییها تلاش كردند ذائقه فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم را تغییر دهند
وی اضافه كرد: آمریكاییها تلاش كردند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی دو سیاست را در قبال ایران در پیش بگیرند. سیاست اول؛ اقدام مستقیم نظامی و به تعبیر سیاسی اقدام سخت؛ و سیاست دوم؛ استحاله فكری مردم بود. آنها تلاش كردند تا ذائقه فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم را تغییر دهند و جمهوری اسلامی را با پذیریش ساختاری كه خود میخواستند، از درون تهی كنند اما با وجود تلاشهای رسانهای كه گاهاً موفقیتآمیز نیز بوده، در جلوههایی مانند 22بهمن، نماز جمعه نصر و نماز عید فطر و یا روز قدس اخیر، میتوان شكست آنها را در حوزه رسانه شاهد بود.
در حوزه رسانه خوب عمل نكردیم
نیك روش همچنین گفت: ما در حوزه میدان بی نقص عمل كردیم ولی متاسفانه در حوزه رسانه داخلی آنطور كه باید و شاید خوب عمل نكردهایم. یكی از تكنیكهای دشمن، تمركز بر ضرب الاجل و عنصر زمان است با هدف آشفته كردن ذهن سیاستگذار ایرانی و در نهایت عدم تصمیمگیری درست است. این نشان میدهد كه دشمن برای یك رویارویی رسانهای با هدف برهم زدن افكار عمومی و بر هم زدن امنیت و آرامش برنامهریزی كرده است. در این شرایط وظیفه اصلی با رسانه داخلی است و مهمترین رسانه داخلی، رسانه ملی است.
وی به انفعال رسانه داخلی اشاره كرد و گفت: یكی از نتایج انفعال ما در رسانه داخلی، فرو رفتن در لاك دفاعی و منفعلانه است. در این مسیر مخاطب آینده روشنی پیشروی خود نمیبیند و تبدیل به یك مخاطب بیپناه میشود.
شورا و فرماندهی واحدی در حوزه رسانه نداریم
نیك روش با بیان اینكه متاسفانه شورا و فرماندهی واحدی در حوزه رسانه نداریم، گفت: یكی از خروجیهای بیپناهی مخاطب، انفعال افكار عمومی است كه گاهی سبب میشود تا صحبتهای طرف مقابل برای آنها باورپذیر شود.
وی به 3 مورد از دلایل ضعف رسانههای داخلی به ویژه رسانه ملی اشاره كرد و گفت: دلیل اول؛ فهم غلط از شعار وفاق است. به نظر میرسد كه رسانه داخلی به ویژه رسانه ملی، تحت تاثیر شعاری كه از سوی دولت مطرح شده دچار محافظه كاری و احتیاط شده است و آنگونه كه باید نقد و اعلام موضع صریح را ندارد. دلیل دوم؛ ملاحظات امنیتی است و دلیل سوم؛ نداشتن اعتماد به نفس كافی و شجاعت است یكی از ضعفهای رسانههای داخلی است.
آیا جنگ در راه است؟
اشراقی – كارشناس مجری: ارزیابی و نظر شما در رابطه با سوال بسیاری از مخاطبین مبنی بر اینكه آیا جنگ صورت میگیرد یا خیر، چیست؟
نیك روش توضیح داد: یك تحلیلگر سیاسی باید تمام زوایا را در نظر بگیرد. بنابراین؛ نمیتوان به طور مطلق جواب این سوال را داد و باید در دامنه احتمالات به این سوال پاسخ داد. اما مخاطبان را به شرایط بعد از جنگ جهانی ارجاع میدهم. آمریكا بعد از جنگ جهانی ادبیات نوینی مانند جنگ نرم، دیپلماسی عمومی و یا جنگ شناختی را وارد فضای سیاسی كرد. به این دلیل كه آمریكاییها بعد از شكست از ویتنام، به این فهم رسیدند كه دیگر پیروزی مداوم برای آنها به وجود نمیآید و با تجربهای كه از این جنگ به دست آوردند، به این نتیجه رسیدند كه ابتدا باید مولفههای بازدارندگی طرف مقابل را بگیرند و پس از آن تیر خلاص را بزنند و وارد نبرد شوند. آمریكاییها تلاش میكنند تا ابتدا با استفاده از ابزارهایی مانند رسانه و مذاكره، بازدارندگی طرف مقابل را برای شلیك تیر خلاص بگیرند. بنابراین؛ در پاسخ به این سوال باید گفت اگر مخاطب مولفههای بازدارندگی خود از جمله توانمندی هستهای، موشكی و حمایت از جریان مقاومت را كنار بگذارد، بدون شك جنگ برای آمریكا سهل الوصول تر و مسیر هموارتر خواهد بود.
برای آمریكا، واژه مذاكره از خود مذاكره كاربردیتر است!
وی در ادامه گفت: تجربه نشان داده است كه آمریكا همیشه به دو نوع كشور حمله میكنند. یك؛ كشوری كه حكومت مركزی قوی نداشته باشد. مانند: افغانستان.
دو؛ كشوری كه خلع سلاح شده باشد. مانند: اُكراین، لیبی و عراق. كه هر دو این ویژگی در ایران وجود ندارد و تاكنون اتفاق نیافتاده است. ادراك آمریكاییها بعد از 7 اكتبر این است كه جریان مقاومت را كه یكی از مولفههای بازدارندگی ایران است، از بین بردهاند و مولفه باقی مانده، بازدارندگی هستهای است كه سعی دارند با ضرب الاجل و ایجاد اختلال در ذهن مخاطب ایرانی، این مولفه بازدارنده را نیز از ایران یا با روش مذاكره و یا جنگ بگیرند. تجربه به ما نشان داده است كه آمریكا مذاكره را نه برای حل و فصل مسائل بلكه ابزاری برای نبرد میداند.
جنگ برای ترامپ به صرفه نیست
وی به عنوان یك تحلیلگر رسانه تصریح كرد: جنگ برای ترامپ به صرفه نخواهد بود و به دلایل بسیاری از جمله هزینه بالای آن احتمال جنگ بسیار بعید است. ترامپ روحیه اقتصادی دارد و اكنون در نبرد با چین قرار گرفته است و بیشتر میخواهد پروندههایی مانند روسیه و اكراین، ایران و غزه را ببندد تا بدین ترتیب سریعتر به سمت چین گام بردارد.
امكان فرسایشی شدن جنگ با ایران باعث میشود آمریكا وارد فضای نظامی با ایران نشود
نیك روش پیش بینی كرد: ترامپ نسبت به وجود مولفههای هرج و مرج در ایران وسوسه خواهد شد و وقتی به این نتیجه برسد كه میتواند به هرج و مرج در ایران دامن بزند، وارد عرصه نظامی نخواهد شد. متاسفانه شكاف امنیتی كه در داخل كشور وجود دارد، باعث میشود كه دشمن به جای اینكه وارد عرصه نظامی مستقیم شود، خرابكاریهایی مانند ترور انجام دهد. زمانبر بودن و امكان فرسایشی شدن جنگ با ایران باعث میشود آمریكا وارد فضای نظامی با ایران نشود. جنگ با ایران تمركز آمریكا را از چین و روسیه خواهد گرفت. همچنین از طرفی به دلیل اینكه نتیجه نبرد با ایران برای آمریكا مشخص نیست، میتوان گفت كه بدون شك وارد این عرصه از نبرد نخواهد شد.
فراتر از بمب افكنهای آمریكایی، آشفتهسازی ذهن مخاطب ایرانی است
ودایع كارشناس مسائل رسانه در ادامه این گفت و گو خاطرنشان كرد: آمریكا از حوالی سال 1950 كه بحث عملیات حقیقت بواسطه هری ترومن را آغاز كرد، جنگ روانی را به عنوان یكی از اركان بنیادین قدرت ایالات متحده دنبال میكند. در رابطه با جمهوی اسلامی ایران نیز به دنبال تشدید غبار جنگی یا مه جنگی هستند، تاكتیكی كه در قرن نوزدهم شروع شده است و همچنان ادامه دارد.
وی تصریح كرد: مسئله اصلی پاسخ به این سوال است كه آیا جنگ صورت می گیرد یا خیر؟ و نتیجه آن چه خواهد بود؟ باید گفت كه پاسخ به این سوال به میزان تراكم غبار جنگی و ایجاد خطای ذهنی در مخاطب ایرانی و افزایش فشار از درون مرتبط است. فراتر از بمب افكنهای آمریكایی در نزدیكی مرزهای ایران، ذهنیت است. این ذهن است كه نتیجه جنگ ارادهها را مشخص میكند. بنابراین؛ آنها نیاز دارند مبتنی بر تراكم غبار جنگی، ذهن مخاطب ایرانی را آشفته سازند.
ترامپ، نیازمند مذاكره مستقیم با تهران است
وی در ادامه درباره تاكتیك غبار جنگی توضیح داد: تاكتیك غبار جنگی یك دستوركار ویژه دارد و آن هم عنصر "ابهام" است. الگوریتم رفتاری این تاكتیك را در دورههای زمانی مختلف و در نمونههای شبیه به آن در رفتار دكترین ایالات متحده به وضوح مشاهده كردهایم.
ودایع اضافه كرد: در حال حاضر ترامپ در مرحله ابتدایی به "مذاكره مستقیم با تهران" نیاز دارد. عنصر زمان برای رئیس جمهوری آمریكا یك اتفاق آزاردهنده است و به تعبیر ساده میتوان گفت كه ترامپ زمان زیادی ندارد.
این كارشناس با بیان اینكه خلق واژه و عنصر برای آنها بسیار مهم است، گفت: آنها با واژه، بازی را آغاز میكنند و تلاش میكنند در ذهن مخاطب یك عنصر ماورایی بسازند. به طور مثال در رابطه با بمبافكنهای آمریكایی اینگونه بازی را شرح و بسط میدهد كه این بمبافكنها قابلیتهای ویژهای دارد و در كنار آن خلق تصور اینكه سامانه پدآفندی ایران توانایی مقابله ندارد، در كنار آن گزارشی كه در رابطه با زد و خورد پدافند ایران و تهاجم رژیم صهیونیستی مشاهده كردیم و همچنین بحث ضربالاجل را پیش میكشد كه در مرحله اول هدف خود را مردم قرار میدهد و در مرحله دوم؛ تلاش میكند كه ذهن كارگزاران نظام را هدف قرار دهد.
رسانههای داخلی، فهمی از سوژه ندارند
ودایع با بیان اینكه متاسفانه رسانههای داخلی، فهمی از سوژه و علاوه بر آن دركی از مخاطب ندارند، گفت: این خلأ در نهایت خود را در خلق سوژه به نفع دشمن نشان میدهد. همچنین در برنامههای سیاسی خود به ویژه در حوزه روابط بینالملل و رسانه جای خالی گفتمان "علمی -پژوهشی" به وضوح دیده میشود. به طور مثال برنامه بی بی سی انگلیسی به زبان فارسی به نام پرگار، به صورت كاملا علمی برای مخاطب موضوعات را از منظر خود شرح و بسط میدهند و همین امر سبب پذیرش از سوی مخاطب میشود.
وی تاكید كرد: مدیران رسانه ای ما باید به این فهم برسند كه خبر زمانی قابل اهمیت است كه دارای قدرت تاثیرگذاری باشد.
در ذهن ترامپ، یك ابر قارچی وجود دارد
ودایع با بیان اینكه در ذهن ترامپ، یك ابر قارچی وجود دارد. گفت: ورای تمامی موضوعاتی كه پیرامون ایران در رسانهها منتشر میشود، شاهد هستیم كه به صورت ویژه بر یمن متمركز شدهاند و مبتنی بر خطی كه در رسانهی آنها وجود دارد، میتوان پیشبینی كرد كه آمریكا اگر احساس كند كه در یمن به پیروزی نخواهد رسید، ممكن است كه ترامپ دست به یك اقدام ویژه تحت عنوان استفاده از تسلیحات تاكتیكی- اتمی بزند و این اتفاق قابل پیشبینی است. ترامپ اگر به این نتیجه برسد كه هزینههای جنگ با ایران بسیار بیشتر از صلح و یا مذاكره با ایران است، قطعا به این سمت قدم برنمیدارد.
وی متذكر شد: در داخل اگر خط خبری به این سمت قدم بردارد كه قدرت بازدارندگی خود را كنترل كنیم و یا پیچ و مهرههای صنعت هستهای كشور را كامل باز كنیم، دقیقا این پیام را به آمریكا دادهایم كه تهران را بمباران كند.
در رسانه داخلی فهم سوژه وجود ندارد
در ادامه این برنامه خدادی معاون اسبق وزارت ارشاد در ارتباط تلفنی گفت: متاسفانه ما در جریان رسانه در گذشته زندگی میكنیم. مدل رسانهای رسانههای ما مبتنی بر تولید خبر است در حالیكه باید مبتنی بر information باشد. یكی از مشكلات دیگر این است كه رسانه ما عمدتا دولتی هستند و این سبب میشود كه ساختار آن دولتی و فعالیت آن مبتنی بر جریان پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی و جوسازی) باشد كه این سبب میشود، اثرگذاری خود را از دست بدهد.
وی یكی دیگر از مشكلات رسانه داخلی را نحوه تولید محتوا دانست و گفت: كاركرد محتوا در رسانه داخلی بیشتر پوششی است تا سوژهای، و فهم و اولویت سوژه وجود ندارد.
رسانه دولتی خاصیت خود را از دست داده است
خدادای همچنین عنوان كرد: امروز رسانههای جمعی بخشی از شبكههای اجتماعی هستند و انحصار گذشته وجود ندارند. مخاطب امروز انتخابگر است و دیگر مجبور نیست مطلبی را كه از رادیو یا روزنامههای داخلی بخواند، بپذیرد. بلكه خودكنشگر و تصمیمگیرنده است. در چنین فضایی جریان رسانهای بیرون از كشور مدل رسانهای خود را تغییر داده است. به همین دلیل بودجه رسانه دولتی را میبندند، چون دیگر خاصیتی ندارد.
برنامه«دور یك میز» یك میز به بزرگی ایران است كه دور این میز گفت و گوهای تخصصی پیرامون مسائل روز شكل می گیرد.
قابل ذكر است؛ روزهای شنبه، یكشنبه، دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه ساعت 12:30 از آنتن شبكه رادیویی تهران روی موج اف ام ردیف 94 مگاهرتز پخش میشود.
علاقهمندان میتوانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامكی 3000094 و شماره در پیامرسانهای مجازی به اشتراك بگذارند. این برنامه به تهیهكنندگی سیده فاطمه شعار، سردبیری نوشین رهگذر اجرا و كارشناسی محمدرضا اشراقی به روی آنتن میرود.
مخاطبان در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
كانال رادیو تهران را در پیام رسان بله به نشانی tehraan360@ جستجو كنید.
علاقهمندان میتوانند برنامههای رادیو تهران را از اپلیكیشن ایران صدا دریافت كنند.
*هرگونه بهره برداری و استفاده از محتوای پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران تنها با ذكر منبع مجاز است.