بیژن بیرنگ مهمان پشت صحنهی رادیو تهران با انتقاد از بعضی بازیگران گفت: خسرو شكیبایی؛ شعار را تبدیل به شعور می كرد اما برخی شعور را تبدیل به شعارمی كنند.
بیژن بیرنگ در گفتگو با مجری برنامهی شبانگاهی پشت صحنه اظهار داشت: متاسفانه معتقدم برخی از ما بدتر از كرونا هستیم و در آنجایی كه به هم نوعانمان فكر نمیكنیم بدتر هم میشویم. با وجودی كه كرونا چندین ماه است كه گریبانگیرمان كرده هنوز بیدار نشدیم و به شكلی عشق به طبیعت و مردم را از دست دادهایم. البته در فضای ناامنی سیاسی و اقتصادی جهانی كه از فرداهایمان خبر نداریم مردم طبیعی است كه گاه به فكر خودشان باشند.
او كارگردان سینما و تلویزیون٬ تهیه كننده٬ مجری و فیلمنامهنویس متولد 1328 در تبریز یوده و در سال 1354 مدرك كارشناسی ارشد خود را در رشتهی فناوری آموزش از جنوب كالیفرنیا دریافت كرده است.
این كارگردان سینما و تلویزیون در مورد اثر معروفش، خانهی سبز، اظهار داشت: از این می ترسیدم كه صحبتها به خانهی سبز كشیده شود. چیزی كه كاری را ماندگار میكند احترامی است كه آن كار برای مخاطبش قائل است و در نهایت مخاطبها هم به كار و صاحب اثر احترام می گذارند.
وی افزود: محترم بودن چه در كار و چه در زندگی كار راحتی نیست. آثار ماندگار مربوط به انسانهایی میشود كه محترم بودند و به نظر من استیون استیلبرگ، سعدی و فردوسی همه محترم هستند. كارهایی كه در اذهان مردم باقی مانده كارهایی هستند كه مردم و مخاطبان با دیدن و یا خواندن آنها متوجه شدهاند كه برای فكر و اندیشهی آنان فكر به نیازهایشان توجه و به شخصیتشان احترام قائل شدهاند.
بیرنگ با اشاره به اینكه "خانهی سبز" در شرایطی ساخته شد كه میتوانستیم محترم باشیم گفت: نگاهم به زندگی و به دنیا و هستی باعث شد كه مردم عزیزم احساس كنند انسان محترمی هستم. معتقدم مردم الكی به كسی احترام نمیگذارند.
این كارگردان ایرانی در مورد سریال "همچون سرو" نیز گفت: این سریال كاری محترم در ارتباط با جنگ و خانهی سبزی در جبهه بود ولی متاسفانه بعد از هشت قسمت از روی آنتن گرفته شد و بعدش با نام دیگر و در شرایطی نامناسب پحش شد چرا كه معتقد بودند جبهه و جنگ ما این شكلی نبود.
وی افزود: در اخبار بیست و سی نیز گزارشی از این سریال تولید كرده و نام آن را جبههی گوگولی مگولی بیرنگ گذاشتند. اینگونه نبود ولی آنچه كه مسلم است این است كه برخی كارها از زمان خودشان جلوترند. شاید زمان ساخت این برنامه در آن دوره نبود و باید سالها از جبهه و جنگ میگذشت تا بتوانیم برخی حرفها را در مورد جنگ بزنیم. كما اینكه هفتاد سال از جنگ جهانی دوم میگذرد و راحتتر میتوان در موردش صحبت كرد. سریال من هم با فاصلهی كمی با انتهای جنگ ساخته شد. ما در آن سریال بر مبنای تحقیق كار كردیم و روحی كه در آن سریال جاری بود به نظرم اتفاقی بود كه در جبهه اتفاق افتاد اگر چه ادامه نیافت.
بیژن بیرنگ در ارتباط با سریال "عشق تعطیل نیست" هم گفت: برای اینكه بخواهیم كاری نو انجام بدهیم باید نگاه امروزی به ماجرا داشته باشیم. وقتی نگاه ما متمركز روی كمدی است و كارمان تلفیقی از درام و كمدی باشد نباید بازیگرانی مانند آقای گلزارو برخی از دوستانشان را كه این ماجرا را درست نمیشناختند و از حضور در این وادی وحشت كردند انتخاب میكردیم. ماجرای اینكه وارد چه نوع كاری شدند برای آقای گلزار ایده آل نبود.
وی افزود: تمركزم برای ساخت این فیلم روی معنای عشق بود. كار جدیدی بود اما آنان صبوری نكردند و از همان قسمتهای اول شروع به نارفیقی كردند. آن را نفهمیدند و درك نكردند و باور نكردند كه كه باید صبوری داشته باشند. مانند همان صبوری مرحوم شكیبایی كه خودش را در خانهی سبز به من سپرد. این اتفاق در سریال عشق تعطیل نیست" نیفتاد.
كارگردان خانهی سبز گفت: آن زمان دورهی سوپراستارها بود و قاعدتا در قسمت پنجم وقتی احساس كردم آقای گلزار بیش از حد خودش در روند ساخت سریال دخالت میكرد پروژه را تعطیل كردم ولی ٖآقایان با همه مصاحبه كردند كه كار تعطیل شده است و اما واقعیت این بود كه كار را با آنان تعطیل كردم و خواستم سری بعد را با بازیگران دیگری شروع كنم. بازیگرانی كه برای انجام این كار انگیزه داشته باشند تا كاری نو بوجود بیاورند. اما آقای گلزار و دیگر دوستان با وجودیكه كه فیلمنامه را خوانده بودند در حین كار نگران بودند كه موفق نشوند و سوپر استاریشان از بین برود. امیدوارم روزی بنشینند و یك بار منصفانه این پنج قسمت را ببینند تا درس عبرتی برایشان شود كه فكورانه به موضوعات نگاه كنند.
وی در مورد نحوهی حضور مرحوم خسرو شكیبایی در سریال خانهی سبز گفت: شكیبایی كسی بود كه میتوانست شعار را تبدیل به شعور كند ولی متاسفانه آقای گلزار شعور را تبدیل به شعار میكند و این دو بسیار با هم متفاوت هستند.
بیرنگ در رابطه با اینكه چرا سریال ادامه نیافت گفت: سرمایهگذار ما در این سریال رفیق صمیمی آقای گلزار بود و برای ساخت سریال از قسمت پنجم به بعد با بازیگران دیگر هم فكر شده و ما را همراهی نكرد و بیشتر از اینكه پشت كار باشد پشت آقای گلزار بود. متاسفانه برای ساخت آن سریال نزدیك سه هزار متر دكور ساخته شد و محتوای سریال توانایی آن را داشت تا بتواند سالهای سال روی آنتن تلویزیون باقی بماند و جایگاه خود را پیدا كند.
وی افزود: اگر بخواهم كاری دیگر بسازم با افرادی كار میكنم كه یا جلوی دوربین نیامده باشند یا خیلی تجربهی این كار را نداشته باشند و برای كارمتفاوت انگیزه داشته باشند. مثلا افرادی مثل رامبد جوان را در سریال خانهی سبزبسیار میپسندم. رامبد جوان دوست داشتنی است. همیشه میگویم او پسر خودم است.
او در مورد سریال دنیای شیرین دریا گفت: ما اول دنیای شیرین را ساختیم. بعد دنیای شیرین دریا و قرار شد دنیای شیرین جیران را در آذربایجان و دنیای شیرین مرجان را در جنوب٬ دنیای شیرین صحرا در مناطق كویری و ... را بسازیم و قصهی دختری را خلق كنیم كه در جای جای ایران خاطرات شیرین خود را مینویسد. متاسفانه با وجودی كه مورد استقبال مردم قرار گرفت اما با قهرمان شدن یك زن مشكل داشتند.
بیرنگ اظهار داشت: اما در زمانی كه دنیای شیرین دریا را ساختیم ابتدا مورد تشویق قرار گرفتیم و در انتهای كار تنبیه شدیم زیرا چهرهای از یك دختر ساخته بودیم كه میتوانست روستایی را بچرخاند. یكی از گناهان بزرگ در ساخت این سریال این بود كه بازیگران در آخر سریال فریاد میزدند كه ایران ما آبادت میكنیم و ما مورد مواخذه قرار گرفتیم كه مگر ایران آباد نیست و من گفتم كه آباد كردن نباید تمامی داشته باشد.
وی خاطرنشان كرد: متاسفانه دوره، دورهی تفكر نیست. رسانهها نیز همینطور شدهاند و امثال من كه سعی دارند با تفكر كار كنند در این وادی جایی ندارند.
بیرنگ كه خود را به مزاح جد بزرگ سریال خانهی سبز خواند گفت: كارهای زیادی در این روزها به ما پیشنهاد شده است اما این كارها در تفكر من نیستند. در برخی از سریالها خیانت به مملكت را عادیسازی میكنند و مردم هم با لذت به این سریالها نگاه میكنند.
وی با انتقاد از سریال هیولا گفت: در سریال هیولا قبح رشوه گرفتن را كاملا شستند. معتقدم با چیزهایی كه به درد جامعه مربوط میشود نباید شوخی كرد. با رشوهخواری و فساد نباید شوخی كرد.
این كارگردان سریالهای تلویزیونی بیان داشت: بهعنوان فردی 70 ساله كه 40 سال كامل كار كرده ام به دوستان پیشنهاد میكنم روی كارهایی كه انجام میدهند بیشتر فكر كنند و این همان مسوولیتی است كه در قبال جامعه دارند. وقتی ادعا میكنیم عاشق مملكت هستیم پس باید مسوول آن باشیم.