پشت صحنه شنبه تا سه شنبه از ساعت 21:00 به مدت 55 دقیقه

روایت هایی از تجربه مرگ در برنامه "زندگی پس از زندگی"+فایل صوتی

تهیه كننده برنامه "زندگی پس از زندگی" درباره ایده این برنامه و تاثیرات آن بر افكار عمومی جامعه با برنامه پشت صحنه گفتگو كرد.

1400/02/21
|
13:16
|

به گزارش پایگاه اطلا رسانی رادیو تهران، عباس موزون، نویسنده، پژوهشگر، تهیه‌كننده و مجری برنامه "زندگی پس از زندگی" كه در روزهای مارك ماه رمضان از شبكه چهار سیما پخش می‌شود؛ در گفتگو با آوید بزرگی مجری برنامه پشت صحنه درباره ایده این برنامه عنوان كرد: اصل ایده برای من نیست. پنجاه سال پیش در غرب دنیا، یك پزشك روانشناس با مراجعه افرادی كه از كما خارج شده‌اند، متوجه وجود چنین پدیده ای می‌شود. او بنیانگذار تحقیقات در حوزه آكادمیك می شود. آقای پروفسور ریموند مودی كه 3 دكترا دارد و یكی از كارشناسان فصل دوم ما هم هست. من با او مرتبط و دوست هستم و در حال ترجمه كتابشان هستم. بنابراین ایده اولیه و اصلی این مبحث در حوزه آكادمیك از او است. این مبحث پیش از او بسیار عمیق‌تر، وسیع‌تر، عریض و طویل‌تر در منابع دینی موجود بوده و سابقه این موضوع نه به 1400 سال بلكه به هزاره‌ها و هزاران سال پیش برمی‌گردد كه پیامبران مختلف آمدند و این تجربه نزدیك به مرگ وجود داشته است. اما اینكه در كشورمان، یك مجموعه تلویزیونی با تجربه‌گران كاملاً ایرانی و از فرهنگ خودمان داشته باشیم، ایده شخصی بنده بوده است.

وی درباره تبدیل این ایده به یك برنامه تلویزیونی، گفت: واقعاً خیلی سخت گذشت. از سال 95-94 بنده اول برای نوشتن یك كتاب شروع كردم. بعد از 2 تا 3 سال كه همایش‌‌های متعدد برگزار كردیم، 15 همایش، برای اولین بار در استان‌های مختلف، در دانشگاه‌ها و موسسات، یكی دو بار نیز در قم برای روحانیون برگزار كردم. این 15 همایش‌ به من كمك كرد كه تجربه‌گرایانی را در سرتاسر كشور پیدا كنم و با مراجعه به شهرها و روستاهای مختلف برای نوشتن یك مجموعه كتاب آماده شدم اما رویدادی پیش آمد كه خیلی فیزیكی نبود و متافیزیكی بود. می توان گفت در سال دوم و سوم این پژوهش‌ها بود كه من و همسرم تصمیم گرفتیم زندگی را به نوعی وقف این مسئله كنیم. به قول معروف موقتا فتیله كتاب را كمی پایین بكشیم و شروع به تولید و ساخت برنامه‌هایی با فرمت تلویزیونی كردیم.

موزون درباره آن پدیده متافیزیك گفت: تجربه‌گری، تجربه اش را 4 سال حتی از همسرش پنهان كرده بود. در حرم حضرت معصومه(س) این تجربه مرگ موقت برای او رخ داده بود و بعد وی را به بیمارستان منتقل می‌كنند و در آنجا با احیا و شوك به زندگی برمی‌گردد. اما مشاهداتشان را با علت‌های مختلفی از جمله اینكه قضاوت نشوند و ... پنهان می كنند. چهار سال بعد خواب می بیند كه دوباره در همان نقطه است، همان نقطه‌ای كه در حرم فوت كرده‌اند. آنجا حضرت معصومه(س) و روح مادربزرگش كنار حرم ایستادند. (در همان تجربه اول هم مادربزرگشان به استقبالشان آمده بود و در آن تجربه اولین نفر و مرتبط ترین نفر با او هم مادربزرگ بود.) با ناراحتی به او نگاه می كنند و او می‌گوید چرا ناراحت هستید، مگر من چه كردم؟ مادربزرگش می گوید كه خانم معصومه(س) از شما ناراحت هستند و می‌گویند كه این شفایی كه گرفتی برای شما نبوده، برای ما و در خانه ما بوده و شما چه حق دارید كه پنهانش كنید؟ برای شما نیست كه پنهانش كنید. باید بروید و بگویید.

وی افزود: ادامه این كه باید بروید و بگویید نیز مسئله‌ای دارد كه نمی‌گویم. آن را رسانه‌ای نكردم و نخواهم كرد. اما كل این بحث كه گفتم و آن بخش كه نگفتم، مجموعاً باعث شد كه او به من مراجعه كرد. وقتی از این مسئله مطلع شدم، من و همسرم متوجه شدیم كه باید این مجموعه را بسازیم و راه دیگری جز تولید این مجموعه نداریم.

تهیه‌كننده برنامه "زندگی پس از زندگی" با اشاره به گروه های هدف این برنامه، بیان كرد: مخاطب هدف باید در شناسنامه طرح معرفی شود و من در شناسنامه فصل 1 و 2 چیزی نوشتم كه عرض می‌كنم. مخاطب من 4 گروه با اولویت الف، ب، ج و د هستند. مخاطب الف، كسانی هستند كه به عالم غیب را باور ندارد و به این بی‌باوری‌شان اعتراف می‌كنند. آن ها به وضوح می‌گویند به وجود خدا و عالم غیب باور ندارند. آن‌ها مخاطبان اولویت اول هستند و یعنی من سخت‌ترین مخاطبان را انتخاب كردم. مخاطبان ب، افرادی هستند كه نه به عالم غیب باور دارند و نه به آن بی‌باور هستند. تردید دارند و می‌گویند هر كس نظر موافق و مخالف دارد، صحبت كند و من گوش می‌دهم. آن‌ ها تردیدشان را اعلام می‌كنند.

وی ادامه داد: دسته سوم، مخاطب ج، گروهی است كه افراد مردّدی هستند كه تردید خود را بیان نمی كنند یا مانند گروه اول بی‌باور هستند یا مانند گروه دوم تردید دارند اما این تردید و بی‌باوری را به زبان نمی‌اورند و عیان نمی‌كنند. این را در دل دارند اما در عملشان می‌بینید كه او به زندگی پس از مرگ بی‌باور است، مثلا اختلاس می‌كند، حق مردم را می‌خورد، دروغ می‌گوید، ظلم می‌كند. چنین كسی مخاطب رده 3 من است، كسی كه به ظاهر می‌گوید كه خدا و غیب را باور دارد ولی در باطن ندارد و این را در عملش می‌بینیم. اولویت چهارم مخاطب د، خانواده ها و افراد مذهبی هستند. آنها این برنامه ساخته شود یا نشود، به عالم غیب باور دارند؛ هم در درون و هم در بیرون. كارشان را می‌كنند، دزدی، قتل، جنایت، ظلم و ... نمی‌كنند. دروغ نمی‌گویند. بی‌احترامی به والدین و ... را انجام نمی‌دهند. نیازی به برنامه من ندارند، مگر برای اطمینان بیشتر قلبشان. برای آنها این برنامه ضروری نیست.

وی اضافه كرد: از همان ابتدا می دانستم كه اتفاقاً مخاطبان به لحاظ جمعیتی، اولویت چهار، گروه د بیشترین مخاطبان خواهد شد، اولویت ج كمتر و ب كمتر و مخاطب الف كمترین مخاطبی خواهد بود كه پای گیرنده بنشیند. اما اگر یك مخاطب از گروه الف بیاید و جزء دسته د شود، بهتر از آن یك میلیون نفر مخاطبی است كه در ردیف د قرار دارند. خبر خوش بدهم كه خانمی از آلمان به من پیام دادند. خودش 25 سال است كه مقیم آلمان است و دوستش بیش از او سابقه حضور در آلمان را دارد. گفت كه دوست من آتئیست است، یعنی بی خدا و ضد خدا، با تماشای فصل 1 برنامه شما خداباور شد. یعنی با لپ‌تاپ نشسته و دیده و خداباور شده است. موقعی كه زنگ زدند برنامه سوم‌مان از فصل 2 پخش می‌شد. گفت كه می‌خواهد نماز خواندن را شروع كند. پس من در مخاطب ردیف الفی كه مدنظر دارم، همین یك خانم كه آتئیست بوده و خدا باور شده است، كفایت می‌كند.

این پژوهشگر درباره نحوه بررسی درستی و صحت صحبت‌های تجربه‌گرها اظهار كرد: كمتر از 60 شاخصه وجود دارد. این شاخصه‌ها به تدریج بیشتر می‌شود. حدود 15 مورد را آقای دكتر مودی پیشنهاد كرد. در طول این سالیان بنده به لطف خدا، موارد و اشتراكات بیشتری بین تجارب پیدا كردم و الان بیش از 50 شاخصه شده است و می رود كه به 60 تا برسد. این بیش از 50 یا كمتر از 60 شاخصه، ابزارهایی هستند كه برای بررسی محتوای تجربه داریم. علاوه بر آنها، شخصاً كمتر از 10 تكنیك دارم كه با این تكنیك ها فرد را می سنجیم. اگر با اغماض و چشم پوشی آن بیش از 50 تا را 60 در نظر بگیریم و این كمتر از 10 تكنیك را 10 در نظر بگیریم، چیزی نزدیك به 70 ابزار وجود دارد- اینها را دارم تكمیل تر می كنم- كه فردی كه در حال گفتگو با پژوهشگر است، نزدیك به 70 دوربین و فیلتر روی او و سخنانش است. از زبان بدن كه من از سال 85 آن را در استان‌های مختلف تدریس می كنم تا تناقضات گفتاری رفتاری، مسائل فیزیكی، حتی در بعضی موارد ظریف نجومی، شاخصه های مشتركی در سرتاسر دنیا و اینكه تجربه های مختلف چه شاخصه ها و اشتراكاتی دارند. خیلی متنوع و مختلف است.

موزون درباره پیدا كردن سوژه های این برنامه ضمن اشاره به برگزاری آن 15 همایش عنوان كرد: برگزاری آن همایش‌ها و تاسیس یك كانال در فضای مجازی به من كمك كرد تا افراد تجربه‌گر را پیدا كنم. این افراد وقتی پوسترها و بنرهای همایش را در شهرها می دیدند و چون مسئله اصلی‌شان این است، خودشان به این همایش مراجعه می‌كردند. بعد از اینكه همایش تمام می‌شد، می‌دیدم كه كسی آن گوشه ایستاده كه بیرون نمی رود و می‌فهمیدم یك حرف خاص دارد. آنها مخفیانه نزدیك می شدند و می‌گفتند كه من تجربه دارم. در همایش‌ها تعدادی را پیدا كردیم و بعد به لطف خدا، اعضای كانال در فضای مجازی به چند هزار نفر رسید و اولین و بزرگترین و كانال مجازی كشور در این مبحث شد، الان هم هست.

وی افزود: در این كانال، بجز افریقا از چهار قاره، علاقمندان، پژوهشگران و تجربه‌گران جمع می شوند و انجا هم افراد به صورت خصوصی مراجعه می‌كردند. علاوه بر اینها وبسایت شخصی كه برای ثبت تجربه‌های نزدیك به مرگ تاسیس كردم و افراد تجربه گر مراجعه كرده، مشخصات و شرح مختصر یا كلی از تجربه شان را درج می‌كنند و با آنها ارتباط می گیرم. در مجموع فضای مجازی، همایش‌ها، افرادی كه بنده را به خاطر همین همایش‌ها و این كانال و وب‌سایت می شناسند ، تلفن می‌كنند و پیامك می زنند. من قبل از اینكه فصل یك پخش شود، به عنوان مرجعی كه این اطلاعات را گردآوری می‌كند، شناخته شده بودم.

عباس موزون گفت: برای خودم، شما و همه دعا می‌كنم كه در پایان این زندگی و در آغاز زندگی اصلی، ان‌شاءالله بر همه ما و شما سلام باشد و نور مهربانی خداوند تابنده‌تر از همیشه بتابد.


دسترسی سریع
پشت صحنه