علیرضا بدیع، شاعر و ترانهسرای كشورمان در گفتگو با برنامه پشت صحنه به این پرسش پاسخ میدهد كه چرا برخی شركتها عامدانه دست به دست هم دادند تا سلیقه موسیقیایی مخاطب را درسطح پایین نگهدارند؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران، علیرضا بدیع، شاعر و ترانهسرا در گفتگو با آوید بزرگی مجری برنامه پشت صحنه رادیو تهران درباره بازار ترانه در ایران اظهار داشت: شك نكنید كه ترانه، بازار و گردش مالی فراوانی در كشور دارد اما اینكه بازار درستی دارد محل بحث است و باید راجع به آن صحبت كرد. اینكه بازار درست چه تعریف و مشخصههایی دارد؟ آیا در كشور ما و در ماركتینگ ما همه این مشخصه ها منطبق است؟ كجا هنرمندان، كجا شركتها، كجا مخاطبان و كجا این گردش اشتباه انجام میشود؟
وی ادامه داد: اولین مسئله در موسیقی این است كه زمانی كه میگوییم ترانه، نظر شما شعر مكتوب محاوره نیست. منظور شما احتمالاً همین فضای موسیقی كشور است و احتمالا موسیقی شاخه و عرصه پاپ را مد نظر دارید. در این وضعیت اولین چیزی كه ملاك و هدف اصلی برای دستاندركارانش است، بازاریابی، بحث مالی و پول است. یعنی گردش مالی و آن سرمایه ای كه اینجا ایجاد میشود و میچرخد، مهمترین مسئله و دغدغه برای تهیه كننده، اسپانسر و آن شركتی است كه كار را تولید میكند. نه تنها در كشور ما بلكه در همه جای دنیا . كلاً موسیقی امروز این وضعیت را دارد. در نتیجه گردش مالی و این سرمایه ها جایی صرف و خرج می شوند و جایی این گردش ایجاد میشود كه مخاطب بیشتری را بتوانند با خود همراه كنند. قاعدتاً وقتی فروش شركتی بیشتر است گردش مالی در آن نسبت به شركتی كه شاید كار فاخر ایجاد كند و گردش مالی آن چنان ندارد، طبیعتاً بیشتر است. اما چه چیزی باعث توجه عامه مردم میشود؟ خواص مدنظر نیست، عامه را مدنظر میگیرند چون اكثریت برای آنها دستآورد مالی بیشتری دارند.
وی اضافه كرد: وقتی كه ما می گوییم این شركت ها میخواهند سود و سرمایه هنگفتی را از آن خود كنند، نگاهشان به سمت عامه مردم است. حالا اینجا باید سلیقه عام را در تقابل با سلیقه خاص مورد بررسی قرار داد. طبیعتا شركتهایی كه میخواهند گردش مالی بیشتری داشته باشند، سلیقه مخاطب و سلیقه خودشان را نزدیك به سلیقه عامه میكنند. طبیعتاً در هر دورهای نمیتوان منكر شد كه سلیقه مردم عامه تغییر نمی كند و ثابت است. هیچ كس نمیتواند بگوید. دهه به دهه سلیقه مردم بنا به اقتضائات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی تغییر میكند. موضوعات روانشناسی جامعه روی این مسئله تغییر ایجاد میكند.
بدیع درباره تاثیر ماركت روی سلیقهها گفت: ماركت روی سلیقه تاثیر می گذارد اما چه تاثیری می گذارد؟ مثبت یا منفی؟ اینها همه محل بحث است. كدام خوانندههای ما در جهت ارتقاء فرهنگی مخاطب تلاش میكنند؟ كدام به منحط باقی ماندن این سلیقه دامن میزنند تا فرو برود؟ اساساً این سوال پیش می آید كه برای این شركتها چه نفعی دارد كه بخواهند سلیقه مردم را سطحی نگه دارند؟ آیا اینها اگر مخاطب باهوش و مخاطبی با درك بالای موسیقی داشته باشند به نفعشان است، حتی برای گردش مالی خودشان یا اگر مخاطبشان سطحی باقی بماند و دغدغه هایش در موسیقی و نوع نگاه و نگرشش به ترانه سطحی باقی بماند؟ من فكر میكنم این شركتها عامدانه دست به دست هم دادند تا سلیقه مخاطب را درسطح پایین نگه دارند. چون مخاطبی كه سواد موسیقی پیدا كرد و با ملودی خوب، ترانه سطح بالا، پارامترهای یك صدا و خواننده خوب و شش دانگ آشنا شد دیگر در سطح اینها باقی نمیماند و میخواهد پلهها یكی یكی بالا برود. قاعدتاً از این شركتها و خواننده هایشان عبور میكند. خواننده ای كه دستاویز و ملعبه آن صاحب شركت است دیگر نمیتواند مورد علاقه این طبقه عامه باشد. این شركتها طبقهای را میخواهند به عنوان مخاطب هدف قرار دهند كه هر خوراكی را جلویش بگذارند قبول كند.
علیرضا بدیع درباره حدود قیمت امروز ترانه از یك ترانه سرای معروف در ایران گفت: حدودا بین 5 تا 7 میلیون تومان است.
وی سپس در پاسخ به پرسش آوید بزرگی مبنی بر اینكه با این مبلغ چرا بعضیها اصرار دارند همه كارها را خودشان انجام دهند؟، عنوان كرد: هر كدام تخصصی است. خیلی وقتها می خواهند كه فقط من باشد، اسم برایشان مهم است. یك وقتهایی بحث اقتصادی است. یعنی قبل از اینكه اسپانسر بگیرد و وارد ماركت شود، دوست دارد برای ترانه، تنظیم و ... هزینه نكند و خودش همه این كار را انجام میدهد. این رویه برایش اعتماد به نفس كاذب به وجود میآورد كه من خودم می توانم با یك دست پنجاه هندوانه بردارم. وقتی اسپانسر هم پای كار میآید دیگر این برایش عهد ذهنی شده كه خودم همه كارهایم را می كنم و پولش را در جیب خود می گذارم.
وی افزود: من با 700 هزار تومان هم سراغ دارم كه آلبوم میبندند. همه جور رقم در این وضعیت اسفبار هست و شما همه جور می شنوید. از ترانه 15 میلیون فقط متنش تا یك ترك 150 میلیون می شنوید تا اینكه یك آلبوم را با یك میلیون تومان میبندند. من مبلغ متوسطش را گفتم.
این ترانهسرا درباره ماندگاری برخی از آثار موسیقی می گوید: كارها یك آن دارند. لحظهای كه آهنگساز به عنوان صاحب اثر سراغ یك متن رفته است حتی اگر متن ساده باشد مثل شبی كه آوای نی تو شنیدم،یا الهه ناز.آنها ترانه فاخر ندارند و متن فاخری نیست. اینها موسیقی و تنظیمشان فاخر است. آن لحظه ای كه آهنگساز حس خوبی داشته سراغ متن رفته است و یك ملودی ساخته كه چنگ به جان مخاطب ایرانی میاندازد. برای همین است كه موسیقی چینی به دل ما نمینشیند، چون نمی تواند با رگ و ریشه ما پیوند برقرار كند، اما كار همایونخرم میتواند. آن آهنگساز خیلی شرط است كه در چه دستگاه و چه گوشهایی و با چه حالی این نغمه را بسازد. برای من مهمترین چیز در تمام اجزای یك قطعه موسیقی اول ملودی است و بعد سراغ تنظیم و بعد شعر و پس از ان صدای خواننده میروم.
مخاطبان در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
ما را در اینستاگرام و دیگر شبكههای اجتماعی با شناسه tehraan360@ پیدا و همراهی كنید.
همچنین علاقهمندان می توانند برنامه های رادیو تهران را از اپلیكیشن ایران صدا دریافت كنند.
*هرگونه بهره برداری و استفاده از محتوای پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران تنها با ذكر منبع مجاز است.