مدیوم های سینما و تلویزیون برای ارائه مفاهیم طنز در ایران به امور سطحی توجه دارند و از فرمول های مشخصی برای خنداندن مخاطب استفاده می كنند در حالی كه طنز را می توان در غزل های حافظ و رمان های داستایوفسكی هم استخراج كرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران، مریم حسن نژاد، طنز نویس با اشاره به آغاز تجربه نوشتنش از سال 80 گفت: من نوشتن را از وبلاگ نویسی اغاز كردم . آن سال ها كامنت هایی كه برای مطالبم نوشته می شد حاكی از طنز مخفی در مطالبم بود ولی من از ابتدا قصدی برای طنز نوشتن نداشتم و این طنز در قلم من ناخوادآگاه وجود داشت.
حسن نژاد با بیان اینكه من دقیقا همانطور كه فكر می كنم می نویسم ، گفت: شیوه طنز نویسی من نوعی تراوش ذوقی و كاملا خودجوش است.
او در پاسخ به این سوال كه سوژه های نوشته ها را از كجا پیدا می كنید؟ گفت: من اهل گشتن در جامعه نیستم بلكه بیشتر خانه نشین هستم با این حال اگر تنها یك بار در یك جا حضور یابم سعی می كنم درمشاهداتم دقت بیشتری داشته باشم ضمن اینكه از مواجه با بخش خاصی از جامعه طفره نمی روم و دوست دارم با همه تیپی در ارتباط باشم.
او با خنده بیشترین مكان هایی كه رفت و آمد دارد را نانوایی، میادین میوه و تره بار و سینما عنوان كرد.
حسن نژاد با بیان اینكه در مقیاس جهانی جامعه ایران را در زمره جوامع ناشاد تقسیم بندی می كنند، گفت: ولی من این ارزشیابی را قبول ندارم؛ بر اساس همین ارزشیابی فنلاند رتبه اول را دارد ولی ایرانی های مقیم این كشور اصلا این موضوع را قبول ندارند و مردمان این سرزمین شاد نیستند.
او نق زدن را ویژگی ایرانی ها دانست و گفت: متاسفانه در ایران نق زدن عادت شده است و اتفاقا این یكی از سوژه های من است كه زیاد به آن فكر میكنم و دستمایه نوشته هایم هم هست.
به گفته او زمان هایی انسان ها احساس می كنند كه امكانی برای شادی وجود ندارد بنابراین شاد نیستند . اما در مواردی هم از نق زدن زیاد جایی برای شادی باقی نمی ماند. در جامعه ما حالت دوم بیشتر اتفاق می افتد.
او با انتقاد از مدیوم های ارائه طنز در كشور گفت: فیلم های ایرانی مدل های مناسبی برای طنز نیستند ؛ من حرف های آقای فراستی درباره ابتذال در این كمدی ها را قبول دارم.
به گفته این طنزنویس ، طنزهای سینمایی و تلویزیونی ایرانی آنقدر گل درشت است كه كه فقط خنده ایجاد می كند و اصلا به مفاهیم توجهی نمی كند.
حسن نژاد منشاء تغذیه ذهنی خود از طنز را مربوط به كتاب های رمان و داستان معرفی كرد و گفت: طنز پنهان داستایوفسكی از طنزهای مورد علاقه من است. برخلاف اینكه اغلب تصور می كنند داستان های این نویسنده به عنوان مثال «تسخیرشدگان» سیاه است من از طنز پنهان آن لذت می برم.
ایرانی ها علاقه ای به كتاب خواند ندارند
در ادامه این برنامه مریم نظام دوست، طنزنویس كه مهمان دیگر این برنامه بود با اشاره به سابقه هفت ساله طنزنویسی اش گفت: من برای نوشتن در حوزه طنز به نیاز جامعه فكر نكردم و البته این مساله هم درست است كه جامعه نیاز به طنز دارد نه تنها برای خندیدن كه برای گفتن واقعیت هایی كه شاید ظرفیتش وجود ندارد. در ایران طنز مكتوب و منثور كم رنگ شده و بیشتر در قالب تلویزیون و سینما بروز و ظهور دارد.
نظام دوست با اشاره به بی مهری جامعه ما نسبت به مطالعه گفت: اینكه طنز در جامعه ما بیشتر در قالبی برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی است یكی از دلایلش عدم اقبال عمومی در ایران به كتاب است. در وهله دوم كتاب در كشور ما گران است ولی فیلم ارزان تر است و دسترسی به آن ارزان تر است؛ در بسیاری از موارد با یك كلیك از اینترنت می توان فیلم ها را حتی رایگان دانلود كرد.
به گفته او استقبال از كتاب های صوتی هم گواهی بر همین مدعا است .
او با اشاره به الكترونیكی شدن مجلات در همین راستا گفت: بیشتر مطالبی كه من می نویسم در مجلات الكترونیكی رسمی است و علت آن هم كمتر بودن هزینه های انتشار این نوع مجله هاست. متاسفانه اسپانسری وجود ندارد و در بسیاری از مواقع مسئولان نشریات حتی برای پرداخت حق التحریر نویسنده ها نیز با مشكل مواجه اند.
نظام دوست درباره سریال ها و فیلم های سینمایی های طنز در دهه گذشته گفت: مسلما كارهای خوب به یاد می ماند ولی كارهای سطحی از یادها می رود. به نظر من طنزهای خوب ایرانی مربوط به دهه 60 و ٧٠ بود.
این نویسنده با بیان اینكه برای دستمایه طنزنویسی به سعدی مراجعه می كنم، گفت: این شاعر در مواقعی كه به بن بست می رسم ذهن من را باز می كند همچنین در غزل های حافظ طنز های دلچسبی می بینم و از خواندن آنها لذت می برم.